یالوم معتقد است مرگ همواره مفهومی مهم بوده و خواهد بود. وی می گوید نگرش ما نسبت به مرگ بر شیوه ی زندگی و تکاملمان و شیوه ی از توان افتادن و بیمار شدنمان اثر می گذارد. در اینجا به دو موضوع اساسی مطرح می شود که هر یک تأثیر عمده ای بر کار روان درمانی دارند:
1. زندگی و مرگ به یکدیگر وابسته اند؛ همزمان وجود دارند، نه اینکه یکی پس از دیگری بیاید؛ مرگ مدام زیر پوسته زندگی در جنبش است و بر تجربه و رفتار آدمی تأثیری فراوان دارد.
2. مرگ سرچشمه اصلی و آغازین اضطراب است و در نتیجه منشاء اصلی ناهنجاری روانی نیز هست.