Menu

نوبت دهی و پذیرش

شماره های تماس جهت تعیین نوبت در مرکز مشاوره روان آوا، شعبات تهران

شعبه قلهک( شمال و شمال شرق تهران؛ قلهک- جنب مترو قلهک- مرکز مشاوره روزنه (رهیار)
02188253229-09360695153

شعبه گیشا ( غرب و شمال غرب تهران؛ گیشا- جلال آل احمد- مرکز مشاوره شیوا)

02188253229-09360695153

 

شعبه صادقیه (غرب تهران؛ ضلع شمالی ایستگاه مترو صادقیه- مرکز مشاوره فرحبخش)

02188253229-093606951530

تلفن مشاوره ای هوشمند9092301369

خدمات تخصصی ما

مشاوره ازدواج

مشاوره
پیش از ازدواج

مشاوره خانواده

درمان اختلالات روانی و رفتاری
مشاوره تحصیلی وکنکور
مشاوره شغلی

آموزش مهارت های زندگی

مشاوره کودک و نوجوان

بازی درمانی و افزایش خلاقیت در کودکان

خدمات ما در یک نگاه

مشاوره فردی و مشاوره گروهی
ارزیابی هوش
روانشناس کودک
ارزیابی شخصیت
برگزاری کارگاه های آموزشی ویژه عموم
برگزاری کارگاه های آموزشی ویژه متخصصین

آموزش والدین
همکاری با مدارس
همکاری با مهدکودک ها
انجام پروژه های تحقیقاتی

مقالات آسیب شناسی روانی

مهارت تصمیم گیری
مرکز مشاوره

مهارت تصمیم گیری

تصمیم گیری چیست؟

فهرست مطالب:

مراحل تصمیم گیری

 

1)تشخیص مشکل و تعیین موقعیت مستلزم تصمیم گیری

2)ارزیابی موقعیت و مدنظر قرار دادن اهداف

3)جستجوی گزینه ها

4)انتخاب بهترین گزینه برای عمل

5)عملی نمودن تصمیمات اتخاذ شده

6)ارزیابی نتایج


توصیه های معمول در فرایند تصمیم گیری

 

مدل های تصمیم گیری

1.تصمیمات اصلی و فرعی

2.تصمیمات زنجیره ای

3.تصمیمات درختی (شجره ای)

 

خلاصه فرایند تصمیم گیری در عمل

1)مشخص کنید که با چه مشکل یا موقعیتی برای تصمیم گیری روبرو هستید؛

2)اهدافی که می خواهید به انها برسید را تعیین کنید؛

3)معیارهای محقق شدن این اهداف را مشخص کنید، به عبارت دیگر تعیین کنید چه زمانی و بر چه اساسی رضایت شما از محقق شدن اهدافتان تأمین خواهد شد؟

4)بررسی کنید که به چه منابعی برای دستیابی به اهداف تان نیاز دارید؛

5)گزینه های موجود برای رسیدن به اهداف تان را لیست کنید؛

6)با توجه به پیامدهای مثبت و منفی احتمالی هر گزینه، بهترین گزینه برای عمل را انتخاب کنید؛

7)برای به عمل در اوردن گزینه انتخابی تان طرح ریزی کرده و اعمال تان را سازماندهی کنید؛

8)بررسی کنید که آیا با توجه به منابع حمایت کننده و همچنین موانع موجود برای عملی ساختن تصمیم تان، نیاز به تجدید نظر در انتخاب تان دارید یا خیر؛

9)طرح خود را اجرا نمایید؛

10)بررسی کنید که ایا معیارهای شما برای رسیدن به اهداف تان محقق شده است و یا اینکه آیا مشکل برطرف شده و رضایت شما تأمین گردیده، یا نیاز به تصمیم گیری مجدد دارید.



مهارت تصمیم گیری

 

زندگی مجموعه ای از تصمیمات مختلف است که در گستره ای از موقعیت ها و مشکلات بسیار ساده تا بسیار پیچیده اتخاذ می گردند. ما هر روز تصمیم های زیادی برای خود می گیریم که بعضی از این تصمیم ها ساده و کم اهمیت بوده و ممکن است تأثیر خیلی زیادی روی زندگی ما نداشته باشند مثل لباس پوشیدن یا غذا خوردن، ولی بعضی از آنها مهم هستند و می توانند اثر خیلی زیادی روی زندگی ما بگذارند مثل انتخاب شغل یا رشته تحصیلی و ... . تصمیم گیری یک امر مهم و اساسی در زندگی هر فرد است و موفقیت یا عدم موفقیت افراد ارتباط بسیار زیادی با تصمیم گیری های صحیح آنها دارد.

هر یک از ما ممکن است با این شرایط روبرو شده باشیم که نیاز به تصمیم گیری برای یک موقعیت حساس یا مهم داشته ایم. اگر پاسخ معمول شما به اغلب این شرایط، "نمی توانم تصمیم بگیرم " باشد، مهارت تصمیم گیری مؤثر می تواند به شما کمک کند تا با اعتماد به نفس بیشتر تصمیمات صحیح تری را اتخاذ کنید. رشد توانایی تصمیم گیری به افراد احساس آزادی بیشتری بخشیده و موجب کنترل بهتر آنان بر زندگی شان می گردد.

عامل کلیدی در اینکه "باعث رخ دادن رویدادها شویم" نه اینکه "تسلیم رخ دادن آنها باشیم"، تصمیم گیری ماهرانه ای است. منظور آن است که با مجهز بودن به مهارت تصمیم گیری و بکارگیری به جا و مناسب آن در زندگی می توانیم خودمان عامل اتفاق افتادن حوادث و وقایع پیرامون مان باشیم و به جای اینکه به شرایط اجازه دهیم تا سرنوشت ما را رقم بزند، خودمان تعیین کننده رویدادها و سرنوشت خویش باشیم.

 

تصمیم گیری چیست؟

 

تصمیم گیری فراین انتخاب یک شیوه عمل از میان اعمال متنوع است. این فرایند شامل استفاده از چیزهایی است که در دست دارید (یا می توانید به دست بیاورید) برای رسیدن به انچه که می خواهید. اگر شما تنها یک انتخاب ممکن در اختیار داشته باشید (یا یک راه حل بیشتر نداشته باشید) با فرایند تصمیم گیری روبرو نیستید. البته حتی اگر در چنین شرایطی با دو گزینه عملی کردن یا نکردن یک راه حل مواجه باشید و باید یکی از آنها را انتخاب کنید، در واقع در حال تصمیم گیری هستید. گر چه بسیاری از تصمیمات بر حسب عادت گرفته می شوند و عملاً فرد با مشکل انتخاب از میان گزینه های متعدد روبرو نیست، اما در هر حال هر موقعیتی که شامل سنجش دو یا چند گزینه برای عمل و انتخاب یکی از آنها باشد، نوعی تصمیم گیری به حساب می آید.

برخی افراد حتی قادر به برطرف کردن مسائل روزمره خود نیستند و وقتی در موقعیتی قرار می گیرند که مستلزم تصمیم گیری است، دچار پریشانی، دستپاچگی و ناراحتی می شوند. در مقابل این گروه، افراد دیگری نیز وجود دارند که نه تنها در این گونه موقعیت ها دچار اضطراب و سردرگمی نمی شوند، بلکه هر بار که در موقعیت تصمیم گیری قرار می گیرند، سعی می کنند تجربیات گذشته شان را به کمک گرفته و نقاط ضعف خود را بهبود بخشند. عمده ترین علت موفقیت این افراد آن است که هنگام مواجه با مشکل یا چالشی که باید برای آن تصمیم گیری کنند، از روشی منظم و مرحله به مرحله استفاده کرده و فنون مهارت تصمیم گیری را به خوبی بکار می بندند.

 

مراحل تصمیم گیری

 

صرفنظر از نوع تصمیمی که قرار است گرفته شود، همه تصمیم گیری ها از الگوی مشابهی پیروی می کنند. مراحل فرایند تصمیم گیری عبارت است از:

1)تشخیص مشکل و تعیین موقعیت مستلزم تصمیم گیری:

تصمیم گیری با این امر آغاز می شود که فرد یا گروهی تشخیص دهند که مشکلی وجود دراد که باید برای حل آن تصمیم گیری نمود. در این مواقع، نیاز به تغییر در یک موقعیت خاص احساس می گردد و فرد یا گروه باید برای بهبود بخشیدن به آن موقعیت، تمهیداتی فراهم کنند. وقتی مشکل به قدری پیچیده و بزرگ باشد که به راحتی نتوان ان را به صورت عینی تعریف کرد، باید آن را به چند مشکل کوچک تر تجزیه نمود و برای هر یک چاره ای اندیشید و در نهایت همه را در جهت حلمشکل اصلی هدایت کرد. البته در این مواقع باید اهمیت مشکلات فرعی را نیز در نظر گرفته و بر این اساس آنها را اولویت بندی و مورد رسیدگی قرار داد.

          در تعریف مشکلی که برایتان پیش آمده باید نقش خودتان و میزان مسئولیتی که در قبال تصمیم گیری برای آن دارید را مشخص کنید. در تصمیماتی که از حد توانایی و مسئولیت شما خارج است، بیش از اندازه وارد نشده و خود را به خاطر ایجاد مشکل و یا عدم توانایی حل آن سرزنش نکنید. از سوی دیگر از تصمیماتی که به شما مربوط بوده و در حیطه مسئولیت شما است شانه خالی نکرده و مسئولیت تصمیم گیری و عمل در آن موقعیت را صرفاً بر دوش دیگران قرار ندهید. به خاطر داشته باشید که برای تعریف دقیق مشکل و تعیین نقشی که در آن دارید می توانید از اطرافیان و افراد آگاه در آن زمینه کمک و مشورت بگیرید اما در نهایت خودتان باید فرایند تصمیم گیری را به انجام رسانده و مسئولیت آن را به عهده بگیرید.

 

2)ارزیابی موقعیت و مدنظر قرار دادن اهداف:

پس از اینکه تعیین کردید که مشکلی وجود دارد و باید برای حل آن تصمیم گیری نمایید، مشخص کنید که منظورتان از فرایند حل مشکل چیست و چه زمانی برای شما مسلم می گردد که مشکل حاضر حل شده و فرایند تصمیم گیری با موفقیت به انجام رسیده است. به عبارت دیگر به طور عینی برای خودتان تعریف کنید که معیارهای شما برای تصمیم گیری موفق و حل مشکل چیست و در چه صورت رضایت شما از این روند تأمین خواهد شد. بدین ترتیب شما برای خوداهدافی را در نظر گرفته و آنها را ملاک عمل خود قرار می دهید. مثلاً فردی که با تصمیم گیری برای انتخاب شغل روبرو است، ممکن است این اهداف را برای خود تعیین کند:

 

الف)رضایت شغلی و احساس راحتی در کاری که بدان مشغول است؛

ب)تناسب شغل با آموزشها و تخصص هایی که دریافت کرده است؛

ج)درآمد کافی و متناسب با هزینه های زندگی

 

در نهایت اگر تصمیم گیری برای اشتغال در یک شغل، نیازها و اهداف از پیش تعیین شده وی را پوشش داده باشد، فرایند تصمیم گیری او را به طور بهینه صورت گرفته و نیازی به تجدید نظر نخواهد داشت. اما اگر اهداف مذکور تا حد رضایت بخشی محقق نشده باشند، فرد باید فرایند تصمیم گیری را ازسرگرفته و یا اصلاحاتی در تصمیمی قبلی اش به عمل آورد. اهدافی که هرکس انتخاب می کند، متأثر از ارزشها و باورهای وی می باشد. بنابراین آگاه بودن از ارزشها و اولویت های فردی، خانوادگی و اجتماعی به شما کمک می کند تا بتوانید آنچه را که واقعاً می خواهید، روشن تر و بهتر درک کنید.

          پیش از تعیین اهداف، ضروری است که شرایط و موقعیت موجود را تحلیل کنید. وقتی تشخیص داده اید که بین آنچه که الان هست با آنچه که دوست دارید باشد، تفاوت وجود دارد، پس برای اینکه دریابیدکه چه چیز باعث به وجود آمدن این تفاوت شده است، باید موقعیت را به دقت بررسی کنید. سعی کنید علت حقیقی این تفاوت را جویا شوید، نه صرفاً نشانه های آن را. با بررسی دقیق شرایط می توانید روابط علت و معلولی موجود را شناسایی کرده و بهتر به تأثیر و تأثر کارهایتان پی ببرید. از سوی دیگر بررسی موقعیت و شرایط موجود به شما این امکان را می دهد که اهداف واقع بینانه تری را برای خود برگزیده و از گذاردن اهدافی که از حد توانایی، امکانات یا منابع شما خارج بوده و لذا ناکامی و عدم موفقیت شما را در پی خواهند داشت، اجتناب کنید.

3)جستجوی گزینه ها:

در این مرحله باید به دنبال راه حل ها و گزینه های موجود برای عمل باشید. سعی کنید تنها به موارد آشنا و مأنوس بسنده نکرده و انتخابهای متنوع فراوانی را مدنظر قرار دهید. در بیشتر موقعیت ها به علت محدود بودن زمان و امکانات، نمی توان تمام گزینه ها برای عمل را کشف کرد. تفکر خلاقانه، مطالعه و مشورت با افراد آگاه می تواند امکانات بیشتری را در این زمینه در اختیارتان گذارده و در شناسایی گزینه های موجود به شما کمک کند. به هر حال سعی کنید بنا بر اهمیت و نوع تصمیمی که پیش رو دارید، برای پیدا کردن راه حل ها و انتخاب های متنوع زمان و تلاش متناسبی صرف کنید. اگر در حال گرفتن تصمیم بسیار مهمی هستید که ممکن است مسیر زندگی تان را تعیین کند، از این مرحله به آسانی نگذرید و همه امکانات را در نظر بگیرید. هیچ گزینه ای را به این دلیل که از امکانپذیر بودن آن مطمئن نیستید، کنار نگذارید و همچنین از گزینه هایی که به نظرتان بی اهمیت هستند، نیز غافل نشوید چرا که ممکن است همان گزینه بهترین راه حل باشد. همه گزینه های موجود را یادداشت کرده و برای انتخاب بهترین آنها وارد مرحله بعد شوید.

4)انتخاب بهترین گزینه برای عمل:

یکی از عناصر کلیدی فرایند تصمیم گیری آن است که از قبل بیندیشید که "اگر این کار را انجام دهم چه چیزهایی ممکن است اتفاق بیفتد". به عبارت دیگر پیامدهای مثبت و منفی هر یک از گزینه هایی که در مر حله قبل یادداشت کرده اید، را بررسی کنید. جمع اوری اطلاعات می تواند شما را در این پیش بینی یاری نماید. اگر مطمئن نیستید که پیامد یک انتخاب مثبت یا منفی است، این سوالات را از خود بپرسید:

 

*آیا برخلاف تعلیمات مذهبی است؟

*آیا بر خلاف قوانین خانه، مدرسه یا جامعه است؟

*آیا به سلامتی من یا دیگران صدمه می زند؟

*آیا برای من یا دیگران مشکل یا دردسر بوجود می آورد؟

*آیا باعث نگرانی و ناراحتی خانواده ام می شود؟

*آیا اگر کسی این کار را با من انجام دهد، ناراحتمی شوم؟

*آیا به حل مشکل خواهد انجامید و اهداف مرا محقق خواهد ساخت؟

 

          پیامدهای تصمیم گیری، همیشه به طور کامل و 100% مثبت و مطابق میل فرد تصمیم گیرنده نیست. همواره باید در کنار پیامدهای خوب، برخی پیامدهای بد را نیز پذیرفت. اما یک تصمیم گیری موفق به معنای انتخاب راه حلی است کهپیامد خوب آن به برخی پیامدهای بد توأم با آن بیارزد. تفکر و عمل با دقت به شما کمک خواهد کرد تا پیش بینی های بهتری از پیامدهای تصمیم تان داشته باشید.

          در بررسی گزینه ها باید منابع حمایت کننده و بازدارنده موجود برای هر انتخاب را مد نظر قرار دهید و گزینه ای را انتخاب کنید که بتوانید آن را به عمل در آورید. دقت کنید که چه منابعی برای به عمل در آوردن هر یک از گزینه ها نیاز دارید؛ چه میزان زمان، هزینه، نیرو، مهارت، دانش و سایر منابع مورد نیاز است؛ از چه موانعی باید بگذرید؛ کدام گزینهبیشتر با اهداف و ارزش های شما و اهدافی که تعیین کرده اید، هماهنگ است.

          ممکن است بعد از بررسی دقیق گزینه ها به این نکته دست یابید که هیچ یک از آنها نمی توانند راه حل مناسبی برای مشکل شما باشند. در صورتی که بهترین انتخاب وجود نداشته باشد و هیچ یک از گزینه ها رضایت بخش به نظر نرسند، شما می توانید با ترکیب برخی از ایده ها و امکانات، گزینه های جدیدی را خلق کنید. در هر صورت شما می توانید برای جستجوی اطلاعات بیشتر و دقیق تر، عمل خود را کمی به تعویق بیاندازید اما هرگز نباید به این دلیل که پاسخ کاملی برای موقعیت نیافته اید، کل فرایند تصمیم گیری را به تأخیر انداخته یا نادیده بگیرید.

          به منظور مسلط شدن بر مهارت تصمیم گیری، تمرین کنید تا زمانی که تصمیم شما قابل لغو یا برگشت است، سریع تصمیم گیری کنید. اما این نکته را نیز فراموش نکنید کهزمانی که تصمیمات مهم و غیر قابل بازگشتی را پیش روی دارید، هرگز عجله نکرده و به خودتان فرصت دهید تا تمام گزینه ها و پیامدهای موجود را دقیقاً بررسی کرده و به آنها احاطه کامل پیدا کنید.

5)عملی نمودن تصمیمات اتخاذ شده:

تصمیم گیری با انتخاب بهترین گزینه تمام نمی شود، بلکه باید این انتخاب را اجرا کنید. معمولاً اغلب افراد به تصمیمات خود عمل می کنند، هر چند گاهی اوقات در تصمیماتی که مستلزم کار گروهی می باشند، وقفه یا کم کاری صورت می گیرد. در این گونه تصمیمات برای اینکه انگیزه گروه برای به اجرا در آوردن تصمیم اتخاذ شده افزایش یابد، بهتر است همه اعضای آن در فرایند تصمیم گیری به طور یکسان مشارکت داشته و اعمال نظر کنند. بیشتر تصمیمات به تنهایی نمی توانند مشکل اصلی را حل کنند اما شما را در موقعیتی قرار می دهند که بتوانید با گرفتن تصمیمات اضافی در راه حل مشکل تان گام بردارید و به اهداف تان نزدیکتر شوید.

          بعد از اینکه تصمیمی را گرفتید، باید تمام مسئولیت ها و پیامدهای آن را بپذیرید و تا زمانی که تغییرات و بهبودهای پیش بینی شده رخ دهند، بر سر تصمیم خود ایستادگی کنید. در این راه توانایی و اراده خود را تقویت نموده و اجازه ندهید مشکلاتی که بر سر راهتان قرار می گیرند، شما را از مسیر و هدف اصلی تان منحرف سازند. از این نترسید که تصمیمی بگیرید و پس از مدتی مجبور شوید در آن تجدید نظر کنید. این بخش طبیعی از فرایند تصمیم گیری است. چون اغلب تصمیمات در زمانی گرفته می شوند که هنوز اطلاعات کافی در دست نبوده و یا همه منابع لازم برای عملی نمودن تصمیم در اختیار فرد تصمیم گیرنده نیست. بنابراین طبیعی است که برخی تصمیم گیری ها به طور موقت صورت پذیرفته و پس از مهیا شدن شرایط تصمیم گیری بهتر، در تصمیم اولیهتجدید نظر یا اصلاحاتی صورت بگیرد. توجه کنید که شمابهترین کار ممکن را با آنچه که در دست داشته اید، به انجام رسانده اید و از خودتان انتظار بیش از حد نداشته باشید.

6)ارزیابی نتایج:

پس از به اجرا در آوردن یک تصمیم، باید نتایج و پیامدهای آن مورد ارزیابی قرار گیرد تا مشخص شود آیا اثربخش بوده است یا خیر. حتی تصمیمات عادی و روزمره نیز باید به صورت دوره ای ارزیابی شوند تا ببینیم آیا هنوز برای موقعیت فعلی مناسب هستند یا اینکه باید مورد تجدید نظر واقع شوند. در صورتی که ارزیابی نتایج حاکی از آن باشد که مشکل تا حد قابل قبولی برطرف شده و اهداف اولیه محقق شده اند، فرایندتصمیم گیری در این موقعیت خاص به پایان می رسد و در غیر اینصورت باید به اولویت بعدی گزینه هایی که انتخاب کرده بودید بازگردید و آن را به آزمایش بگذارید. اگر باز هم نتیجه بخش نبود، این امکان وجود دارد که در مراحل قبلی مثل تعریف مشکل و ... اشکالی وجود داشته است. در این مواقع باید فرایند تصمیم گیری را از سر گرفته و بار دیگر مراحل را با دقت و تأمل بیشتری تکرار کنید. اگر باز هم نتوانستید از عهده حل مشکل تان بر آیید می توانید با روانشناس، مشاور یا سایر افراد متخصص در این زمینه مشورت کرده و از آنها یاری بخواهید. اما به خاطر داشته باشید که این افراد تنها می توانند در تعریف مشکل و معرفی گزینه های بیشتر برای عمل به شما کمک کنند و در نهایت خود شما هستید که باید تصمیم بگیرید و این تصمیم را به اجرا در آورید. تمرین این مهارت در حضور افراد متخصص به شما کمک می کند تا بتوانید بر آن مسلط شده و ان را با سایر موقعیت های زندگی تان تعمیم دهید.

 

توصیه های معمول در فرایند تصمیم گیری

برخی افراد با روش "تکلیف مدار" تصمیم گیری می کنند. این افراد ترجیح می دهند یک هدف و محدوده زمانی آن را مشخص کرده و با جمع اوری حقایق و ارزیابی اطلاعات موجود دست به انتخاب بزنند. گروه دیگری از افراد فرایند تصمیم گیری را صرفاً یک فعالیت اجتماعی دانسته و به عنوان کاری که باید با تأمل و دقت انجام گیرد، به آن نمی نگرند. اما افرادی در فرایند تصمیم گیری موفق هستند که هم به روابط اجتماعی و هم به خود تکلیف توجه می کنند. مهارت تصمیم گیری در افراد می تواند با مطالعه و تمرین بهبود یابد. هر کسی در هر سنی و با هر وضعیت تحصیلی می تواند بیاموزد که چگونه مهارته های تصمیم گیری خود را بهبود ببخشد. تصمیم گیری چیزی نیست که از روی عادت انجام پذیرد، بلکه نیازمند افکار هوشمندانه و دقیق و توانایی پیش بینی پیامدها است.

 

برای بهبود مهارتهای تصمیم گیری باید:

*خود و توانایی هایتان را بشناسید؛

*از ارزشهای خود و خانواده تان آگاه باشید؛

*حقایق را مدنظر داشته باشید نه آرزوها و امیالشخصی خودتان را؛

*اطلاعات تان را به دقت مرور کرده و انها را به صورت عینی ارزیابی کنید؛

*نسبت به پاسخهای شخصی افرادی که از تصمیم شما متأثر می شوند، حساس باشید. چون شخصیت ها متفاوتند و شما باید از نوع و میزان تأثیر پیامدهای تصمیم تان روی دیگران آگاه باشید؛

*در تصمیم گیری روی مشکلات، بی طرف باشید و به موقعیت با پیش داوری و سوگیری نگاه نکنید؛

*هنگام تصمیم گیری مراقب باشید که گزینه هایی را انتخاب نکنید که منجر به ایجاد تنعارضات شخصی یا بین فردی شوند، چون اینگونه تصمیمات به سختی به نتیجه خواهند رسید؛

*در مواقعی که ناراحت، خسته و یا تحت فشار هستید، تصمیم گیری نکنید؛

*از بهانه آوردن های نابجا بپرهیزید؛

*تمرکزتان را بر حل مشکل قرار دهید نه بر احساسات خودتان؛ در عین حال از هیجانات و احساس راحتی خود با راه حل انتخابی تان غافل نشوید.

 

همچنین از اقدامات و اشتباهات ذیل که اغلب تصمیم گیرندگان ناوارد مرتکب می شوند، اجتناب کنید:

-انتخاب نکردن گزینه هایی به خاطر اینکه معلوم نیست امکانپذیر باشند؛

-انتخاب گزینه ای که پیامدهای احتمالی آن ناشناخته است؛

-کم و یا بیشتر از حد واقعی تخمین زدن اهمیت برخی اطلاعات خاص؛

-جمع آوری اطلاعاتی که قابل استفاده نبوده و یا ضرورتی ندارند؛

-انتخاب تکانشی و سریع یک گزینه بدون در نظر گرفتن پیامدهای آن؛

-غفلت از تصمیم گیری، با این توجیه که همه چیز با اطمینان قابل پیش بینی نیست.

 

مدل های تصمیم گیری

تصمیم گیری یک فرایند پویا است، زیرا اغلب تصمیمات وابستگی و رابطه متقابل با یکدیگر دارند. تصمیماتی که در زمان گذشته اتخاذ شده اند روی تصمیمات بعدی اثر گذارده و یا از آنها تأثیر می پذیرند. بین تصمیمات مختلف، سه مدل ارتباطی ذیل برقرار است:

 

*تصمیمات اصلی و فرعی:

که شامل یک تصمیم عمده و کلیدی است که تأثیر معناداری روی یک موقعیت و یا حتی کل زندگی دارند؛ مثل تصمیم گیری برای ازدواج و یا تحصیل در یک رشته خاص و ... . همچنین چندین تصمیم فرعی و پیرامونی نیز وجود دارند که با تصمیم اصلی در ارتباطند.

          این تصمیمات فرعی تعیین می کنند که تصمیم مرکزی با چه کیفیتی انجام شود و نتایج آن تا چه میزان رضایتبخش بوده است. مثلاً اگر تصمیم محوری خرید یک خانه باشد، تصمیمات فرعی زیادی در این راستا باید گرفته شوند از قبیل: محل، نوع خانه، روشهای تهیه پول، زمان و چگونگی اسباب کشی، چاره اندیشی برای تغییر مسیر محل کار یا مدرسه فرزندان، نزدیکی خانه به تسهیلات مورد نیاز و چگونگی تهیه آنها و بسیاری موارد دیگر. هر تصمیم فرعی نیز ممکن است به تصمیمات فرعی تری نیاز داشته باشد. مثلاً چنانچه این تقل مکان نیازمند آن باشد که خانواده برای تهیه پول وام بگیرند، باید به فکر چگونگی و شرایط دریافت وام، نحوه و میزان توانایی پرداخت آن، محلی که می توانند از آنجا تقاضای وام کنند و ... نیز باشند.

 

*تصمیمات زنجیره ای:

نوع دیگری از ارتباط میان تصمیمات مختلف است. برخی تصمیمات را می توان به عنوان یک واکنش زنجیره ای به حساب آورد یعنی یک تصمیم از تصمیم قبلی تأثیر می گیرد و در مقابل بر تصمیم بعدی تأثیر می گذارد.

مثلاً شما تصمیم گرفته اید که مبلمان جدیدی برای منزل تان بخرید، این تصمیم موجب می شود تا شما تصمیم بگیرید که با مبلمان قبلی تان چکار کنید. به عبارت دیگر در این گونه تصمیم ها "یک چیز منجر به چیز دیگری می شود" و فرایند تصمیم گیری یک ماهیت تداومی دارد. تصمیمات زنجیره ای هم می توانند خودشان ایجاد گردند و هم ممکن است به عنوان بخشی از یک مجموعه تصمیم اصلی و فرعی باشند.

 

*تصمیمات درختی (شجره ای):

مجموعه ای از تصمیماتهستند که به یک درخت با دو (یا بیشتر) شاخه مجزا شباهت دارند. بعضی تصمیمات می توانند چندین شق جداگانه داشته باشند که مانند شاخه های یک درخت از آن منشعب می شوند. مثلاً اگر انتخاب اصلی برای تصمیم گیری اولیه A باشد، مجموعه ای از گزینه ها برای تصمیم گیری و عمل مورد نیاز خواهد بود و اگر انتخاب اصلی B باشد، مجموعه ای متفاوت از گزینه های قبلی باید در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال ممکن است تنه درخت تصمیم گیری برای فردی، رفتن به دانشگاه باشد. یک شاخه این درخت ممکن است دانشگاه های دولتی و شاخه دیگر آن دانشگاه های آزاد باشندکه برای هر کدام باید تصمیمات و گزینه های جداگانه ای در نظر گرفته شود.

          بسیاری از افراد از گرفتن اینگونه تصمیمات می ترسند زیرا فکر می کنند تنها یک انتخاب درست وجود دارد  و این باعث می شود تا از پیامدهای احتمالی تصمیمی غلط شان بترسند. اما همهتصمیمات در جای خود می توانند مفید و کارساز باشند، گر چه منافع آنها ممکن است متفاوت از یکدیگر باشند. به عنوان مثال انتخاب دانشگاه دولتی می تواند از هزینه های مربوط به تحصیل فرد بکاهد، اما ممکن است به علت دوری راه نیازمند هزینه های بیشتری برای رفت و آمد باشد. در عین حال انتخاب دانشگاه آزاد که نزدیک به محل زندگی فرد بوده و هزینه های زیادی برای رفت و آمد نیاز ندارد، با هزینه های سنگین برای تحصیل توأم خواهد بود. در هر صورت انتخاب هر یک از گزینه ها ممکن است پیامدهی مثبت و منفی بدنبال داشته باشد و پیامدهای هر یک می توانند فرصتی برای رشد و یادگیری فراهم کنند.

 

*همواره به خاطر داشته باشید که تصمیم های اندکی وجود دارند که قطعی و بازگشت پذیر باشند. با کسب مهارت، تمرین و تفکر مثبت می توانید هم تصمیمات نادرست گذشته تان را اصلاح کرده و هم در فرایند تصمیم گیری برای آینده تان موفق باشید.

 

خلاصه فرایند تصمیم گیری در عمل

1)مشخص کنید که با چه مشکل یا موقعیتی برای تصمیم گیری روبرو هستید؛

2)اهدافی که می خواهید به انها برسید را تعیین کنید؛

3)معیارهای محقق شدن این اهداف را مشخص کنید، به عبارت دیگر تعیین کنید چه زمانی و بر چه اساسی رضایت شما از محقق شدن اهدافتان تأمین خواهد شد؟

4)بررسی کنید که به چه منابعی برای دستیابی به اهداف تان نیاز دارید؛

5)گزینه های موجود برای رسیدن به اهداف تان را لیست کنید؛

6)با توجه به پیامدهای مثبت و منفی احتمالی هر گزینه، بهترین گزینه برای عمل را انتخاب کنید؛

7)برای به عمل در اوردن گزینه انتخابی تان طرح ریزی کرده و اعمال تان را سازماندهی کنید؛

8)بررسی کنید که آیا با توجه به منابع حمایت کننده و همچنین موانع موجود برای عملی ساختن تصمیم تان، نیاز به تجدید نظر در انتخاب تان دارید یا خیر؛

9)طرح خود را اجرا نمایید؛

10)بررسی کنید که ایا معیارهای شما برای رسیدن به اهداف تان محقق شده است و یا اینکه آیا مشکل برطرف شده و رضایت شما تأمین گردیده، یا نیاز به تصمیم گیری مجدد دارید.

 


چاپ
81536 به این مطلب امتیاز دهید:
3.1

4 نظرات مطلب "مهارت تصمیم گیری"

laila

باتشکرازمطالب شما

مطالب شما خیلی عالی و پرمحتواهستند


مرکز مشاوره

ممنون دوست گرامی


saeed

سلام من قدرت تصمیم گیریم خیلی پایینه من محصل هستم و نمیدونم که باید در کنار تحصیلم هم کار کنم یانه نمی تونم تصمیم بگیرم من بهترین شغل واسه خودم را کسب درامد از اینترنت میدونم ولی نمیدونم ایا این شغل به درد من می خوره ایا من می تونم انجامش بدم یا چه جور از اینترنت کسب درامد کنم من نمیدونم چه جوری باید کسب درامد کنم خواهش میکنم کمکم کنید که باید چه جوری کسب درامد کنم خواهش میکنم کمکم کنید.

باتشکر

***************************************

جواب

دوست گرامی با سلام

بهتره برای اینکه در هر کاری موفق باشی ابتدا ایده و طرح خلاقانه داشته باشی و آن را بنویسی و در موردش مطالعه کنی و نقاط ضعفش رو کامل کنی و ....

بعد برای اون طرح باید یک برنامه گام به گام تهیه کنید.

موفق باشید


صادق

خیلی ممنون

معلومات عالی

آیا میتونم این معلومات رو به دوستانم به اشتراک بگذارم توی وبلاکم اقا

*******************************************************************************************************

سلام

دوست گرامی

حتماً این کار را انجام بدین اما برای اینکه تعامل دوجانبه داشته باشیم. سایت ما رو با گذاشتن تبلیغات و یا حمایت در شبکه های اجتماعی یاری دهید.

این لینک هم خیلی میتونه برای شما مفید باشه:

http://www.ravanava.com/تفکر-انتقادی-critical-thinking

لطفا برای ارسال نظر وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید

x

مشاوره ازدواج

مشاوره تحصیلی

soap2day