زناشویی

بارزترین مشکلات زناشویی

شایع ترین مشکلات زوجین:

1. خیانت زناشویی

2.مشکلات جنسی زوجین

3.وجودتفاوت های بارز در اعتقادات و ارزش های اساسی و بنیادی طرفین

4.تجربه رخدادهای دلخراش و تغییرات اساسی در زندگی

موارد زیر از شایعترین مشکلاتی است که معمولاً زوجین و یا یکی از آنها به دلیل آن مراجعه می کنند. در حقیقت بارزترین مواردی که در اختلافات زناشویی توسط زوجین اظهار شده اند در این لیست آورده شده است.

1.خیانت زناشویی

خیانت زناشویی شامل مشکلاتی از جمله خیانت عاطفی، روابط اینترنتی مخفیانه و روابط مربوط به شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک، وایبر، تلگرام و ... می باشد که به صورت طولانی مدت یا کوتاه مدت وجود داشته اند. البته این خیانت زناشویی مشکلی بسیار پیچیده است که گاهی زوجین بر سر اینکه چه چیزی خیانت است و چه چیزی نیست، اختلاف نظر و سو تفاهم دارند.

2.مشکلات جنسی زوجین

در این دسته از مشکلات، زوجین غالباً از روابط جنسی خود ابراز نارضایتی و شکایت دارند؛ این مشکلات گستره وسیعی داشته و به طور کلی پیرامون کیفیت و کمیت رابطه می باشد.

3.وجود تفاوت های بارز در اعتقادات و ارزش های اساسی و بنیادی طرفین

این موارد بسیار شایع هستند و شامل؛ نوع پوشش، مسائل اعتقادی و مذهبی، چگونگی گذراندن تعطیلات و تفریحات و سرگرمی را در بر گیرد.

4.تجربه رخدادهای دلخراش و تغییرات اساسی در زندگی

فرد ممکن است تجاربی ناامید کننده در زندگی برایش رخ دهد. بعنوان مثال از دست دادن فرزند و یا والدین و ... که در اثر آن ممکن است کیفیت رابطه زناشویی و نگرش فرد نسب به زندگی رخ دهد و منجر به نوعی دلمردگی در زندگی شود.

5.وجود مسائل استرس زا

 همچون مشکلات مالی، مشکلات مربوط به سلامت روان، بیمارهای طولانی مدت، مسائل مربوط به شغل و مانند آن

6.بروز خستگی و کسالت در روابط زوجین

منظور در اینجا همان روزمره گی و فراموش کردن روزهای شاد و مفرح گذشته است.

7.مشکلات مرتبط با حسادت یکی از طرفین

این مورد می تواند مشاجره، سوتفاهم و اختلافات زیادی ایجاد نماید.

8.مشکلات مرتبط با خانواده آشفته و آمیختگی بیش از حد با بستگان خانواده

9.خشونت خانگی

این خشونت خانگی شامل سوء استفاده فیزیکی(جسمانی) و همچنین آزار و اذیت کلامی می باشد.

10.ضعف مسئولیت پذیری

ضعف در مسئولیت پذیری مرتبط با مسائل مالی، کودکان، و از این قبیل مشکلات

11.انتظارات غیرواقع بینانه

 انتظارت غیرواقع بینانه همسر منجر به مشکلات زناشویی، اختلاف زناشویی، و بروز دعوای زناشویی می شود.

12.مشکلات مربوط به اعتیاد

شروع بسیاری از مسائل زناشویی و در نهایت عدم زناشویی موفق مرتبط با انواع مشکلات مربوط به مصرف مواد مخدر، الکل و ... می باشد.

13.صرف وقت بیش از حد با گوشی هوشمند و یا سایر وسائل ارتباط جمعی

مسائل مرتبط با این حوزه بسیار زیاد هستند. به ویژه؛ رسانه های اجتماعی، بازی های اعتیادآور، مشکلات مربوط به کم توجهی به همسر در اثر چک کردن وسواس گونه تلفن همراه.

این گونه موارد باعث کاهش مهارت های زناشویی می گردد که به تبع آن روابط زناشویی مختل خواهد شد.

14.کمبود حمایت روانی- عاطفی در دوره هایی که مشکل و ناراحتی بخصوصی و جود دارد.

 یکی از مهارت های زناشویی مهم در روابط زناشویی، حمایت از همسر است. نبود حمایت از همسر موجب ایجاد اختلاف زناشویی خواهد شد و اگر همسران حمایت از یکدیگر را بیاموزند، بسیاری از اختلافات زناشویی حل خواهد شد.

15.دخالت همسر در روابط فرد با خانواده و دوستانش

 روابط زناشویی باید مستقل از خانواده های مبدا باشد و همسران باید سعی کنند در عین احترام به بزرگترها و خانواده خود با رفتار خود به درو از هر گونه بی احترامی به دیگران بفهمانند که آنها نباید برای زندگی شان تصمیم گیری نمایند.

16.ضعف ارتباط در خصوص موضوعات مهم

 ضعف در ارتباطات زوجین منجر به پایین آمدن آستانه تحمل فرد می شود و این موضوع می تواند آغازگر یک دعوای زناشویی یا اختلاف زناشویی باشد.

17.تقسیم بندی ناعادلانه مسئولیت ها و امور مربوط به خانه.

 البته این چیزی نیست که همیشه خانم ها درباره آن شکایت داشته باشند. بلکه گاهی آقایان هم به این موضوع معترضند. احساس چنین رفتاری از جانب یکی از همسران منجر به اختلاف زناشویی و تضعیف روابط زناشویی خواهد شد.

18. این احساس که رابطه فقط از جانب من ادامه می یابد.

رسیدن به این احساس که یکی از طرفین در رابطه مشارکت فعالی نداشته و رابطه تنها از سمت یک نفر ادامه می یابد.

19.آسیب ها و مشکلات غیرقابل حلی که ممکن است برای فردی رخ دهند.

آسیب هایی که منجر به تغییر پویایی روابط می شود. مانند آسیب هایی که منجر به ایجاد ناامیدی شدید در فرد شوند. مانند بیماری های صعب العلاج یا بیماری های مزمنی که نیاز به کمک و پرستاری مداوم دارند.

20.افسردگی طولانی مدت

افسردگی طولانی یا دیگر مشکلات مرتبط با سلامت روانی که موجب رنجش یکی از طرفین یای هر دو می شود.

در این حالت طرف مقابل نیز دچار یأس و استیصال می شود زیرا هر کاری می کند که با همسرش همچون گذشته شاد و خوشحال باشد، اما موفق نمی شود. حال در شرایطی که این افسرگی تشخیص داده نشده باشد شرایط بسیار پیچیده تر و سخت تر می شود. زیرا بی توجهی و بی میلی همسر افسرده ممکن است به صورت یک استراتژی عمدی در نظر گرفته شود و موجب اختلاف و تشدید مشکلات بین زوجین شود.

21.اختلاف در تربیت فرزندان

تفاوت بارز در عقاید مرتبط با تربیت فرزندان و اصول ارتباط با کودکان، بدترین حالت در تربیت فرزندان شیوه تربیتی غلط والدین نیست بلکه به عقیده ی نگارنده بدترین شیوه شیوه ای است که والدین در آن شیوه ی متاقضی را در قبال تربیت فرزند خود در پیش گرفته اند و مدام در این باره با هم در جدال و ستیز هستند. در این شرایط کودک مستأصل و پریشان می شود و نمی داند با کدام یک از خواسته ها خود را منطبق نماید.

مساله مهم دیگر این است که این باعث می شود کودک جوی سرشار از ناامنی را تجربه نماید که در آن بسیاری از ویژگی ها و خصلت های نیکویی که باید ایجاد شوند جای خود را به ویژگی ها و خصلت های می دهند که موجب تضعیف رشد شخصی کودک در آینده می شوند.

22.وجود استرس بلند مدت در یکی از طرفین

این موضوع می تواند طرف مقابل را بیازارد و پس از مدتی منجر به از دست رفتن آستانه تحمل شود و سپس به اختلافات دامن بزند.

اینگونه استرس ها غالباً در اثر مسائل حل نشده ای در یک یا هر دو نفر رخ می دهد. و معمولاً هر از گاهی به دلیل تشدید همان استرسورهای مزمن اثر خود را بر زندگی فرد می گذارد. در اینگونه موارد فردی که استرس یا فشار بالایی را تحمل می کند ممکن است با یک صحبت کوچک یا اظهار نظری ناخوشایند از کوره در برود و طرف مقابل ناگهان دچار شوک می شود که این چه واکنشی بود؟ 

زیرا واکنش را با آن رفتار منطبق نمی دانند.

بعنوان مثال اظهار نظری درباره ایجاد تغییرات در منزل را تصور کنید که معمولاً می تواند خوشایند و جذاب باشد گاهی چنان واکنشی در زوج دارای استرس پنهان ایجاد می کند که خود هم بعد از گذشت چند لحظه از واکنش خود شرمنده می شود که این می تواند به دلیل بودن به لحاظ فکری در شرایط استرس زا باشد.

23.همسر غیرحمایتگر

همسر غیرحمایتگر در طول دوران بارداری و اختلاف بارز بعد از تولد فرزند

این مورد مساله ای بسیار هولناک و آسیب زا برای یک زن باردار است. زیرا زنان با توجه به تغییرات هورمونی در دوران بارداری به دوران کودکی خویش به لحاظ روانی باز می گردند و حمایتی را که طلب می کنند مانند حمایتی است که کودکی از والدین خود طلب می کند. و هنگامی همسری نتواند به این نیاز پاسخ دهد، زن باردار یا زنی که به تازگی کودکش  را به دنیا آورده دچار آسیب روحی- روانی شدیدی می شود.

مرکز مشاوره روان آوا

4 نظرات مطلب "زناشویی"

نارین

با سلام و عرض ادب

من مدرس زبان هستم و چهار سال است که با مردی که پنج سال از من کوچکتر است ازدواج کردم..

ایشون به مرور زمان رفتارش تغییر کرد مرتب اس ام اس های عاشقانه و تماس های تلفنی مشکوکش شروع شد و از همه بدتر رفتن به سایت های پورنوگرافی..!

اوایل انکار می کرد تا اینکه هر چیزی رو می دیدم ازش عکس می گرفتم (منظورم محتویات موبایلشونه)..

سه سال این وضعیت رو قبول کردم از من قول گرفتن و از ایشون بدقولی کردن.. گاهی ساعتها با هاشون راجع به عواقب بسیار جبران ناپذیر این رفتارهاش صحبت می کردم ولی هیچ فایده ای نداشت..

دو سال اول فقط درگیری لفظی و گاهی تمکین نکردن ایشون بود چون احساس می کردم هیچ چیز من براشون مهم نیست و من ناخودآگاه روز به روز سردتر و نا امیدتر می شدم..! اما تو سال سوم درگیری فیزیکی و شکاندن برخی وسایل هم اضافه شد.

در ضمن مسئولیت مخارج زندگی تا 90 درصد با من بود ایشون درس می خوند دانشجوی رشته آی تی بود یه کارگاه دستمال کاغذی داشت که بیشتر وقت ها کار نمی کرد..!

تا اینکه دیر آمدن هاشون به خونه شروع شد.. هر دفعه بهونه می آورد کار داشتم دوستام مشکل داشتن ماشین خراب شد..

ایشون عصبی می شد که بهش می گفتم تو داری یه کارایی می کنی و من حس می کنم تلفن هاشو زود زود چک می کردم تا اینکه متوجه شدم درست حدس زده بودم.. یه خانم مطلقه!

ازش توضیح خواستم اس ام اس های عاشقانه شون و و تماس های تلفنی شون رو نشونش دادم.. انکار کرد و شروع به فحاشی منم گفتم از این خوونه برو بیرون با کمال پر رویی گفت تو باید بری و بیرونم کرد..

دو ماه که خونه پدرمم.. تو این سه سال هیچکدوم از مشکلاتم رو به خونه نگفته بودم.. وقتی فهمیدند خیلی غصه خوردن و بسیار گله مند از ایشون.. تا به حال دو بار با خانواده اومدن برای برگردوندن من.. و ایشون می گه من فقط حرف زدم کار خاصی نکردم اشتباه کردم و پشیمونم.. من متاسفانه نمی توونم بهشون اعتماد کنم.. ایشون آماده س هر شرطی که بذارم قبول کنن.. به تازگی هم در یک مدرسه پیش دبستانی به عنوان معاون مدیر جذب شده و داره کار می کنه البته یک سال بود که برای جذب به این کار تلاش می کرد..

من هیچ اعتمادی به ایشون ندارم.. خیلی بی احترامی کرده و با خیانت هاش واقعا همه پل های پشت سرش رو خراب کرده.. می خوام جدا شم.. ولی تردید دارم.

(هیچ فرزندی هم نداریم)

لطفا راهنمایی ام کنید..

با تشکر فراوان

*********************************

جواب

دوست گرامی شما باید حتما مشاوره زناشویی را کامل کنید، باید مشکل شما بررسی شود که این مشکل به چه دلیل شورع شده و هر یک به دلیل نداشتن چه مهارت هایی در این باره دچار مشکل شده اید؟ برای حل این موضوع نمیاز به جلسات منظم مشاوره ای در حد 10 تا 15 جلسه می باشد.

نداشتن مهارت کنترل خشم در ایشان مشهود است و شما باید با توجه به این موضوع از ایشان بخواهید به طور منظم برای جلسات فردی برای خودش و همچنین برای جلسات زوج درمانی به مرکز مشاوره خانواده مراجعه نمایند.

1396/09/06 05:11 ب.ظ

مرکز مشاوره

با سلام

دوست گرامی

با توجه به این مشکلات قبل از هر چیز شما هر دو باید به اتفاق به مشاور خانواده مراجعه می کردید. به هر حال مشکلات خانوادگی از یک سؤتفاهم کوچیک شروع میشه به کینه و خشم و غضب نسبت به دیگری منتهی میشه و شما هم این پروسه رو طی کردید. نداشتن مهارت های زندگی زناشویی و مهارت همسرداری توسط هر دوی شما و همچنین نداشتن یک چارچوب رفتاری مناسب برای رفتار با همسر موجب این مشکلات شده است. و مهمترین نقص شما این بوده که با دیدن اولین نشانه های وجود مشکل به یک مرکز مشاوره و متخصص مشاوره خانواده مراجعه نکردید. از طرف دیگر ازدواج همچون پرورش یک گیاه یا یک گلدان است که به طور مداوم باید از آن نگهداری شود که به نظر می رسد در مورد ازدواج شما این نگهداری و مراقبت انجام نشده است.

1397/06/03 08:18 ق.ظ

فرهاد

سلام خدت شما خواهر خوبم اول به قول قدیمیا میگم بخشش از بزرگانه

دوم هر انسانی ممکنه خطا و اشتباهی کنه باید فرصت داد تا به اشتباهش پی ببره که هیچ کسی مثله همسر برا ادم دلشوز نیست اون خانم مطعلقه هم به خاطر خوش گذرانی بوده به قول این داداشت میکنی یه بار دیگه بهش فرصت بده زندگیتو خراب نکن شاید خودشو ثابت کنه بعدش بچه خیلی میتونه تو ثابت نگه داشتن خانواده مهم باشه وسلام امیدوارم موقف بشی

1397/08/18 08:59 ق.ظ

رضا

خواهرم صادقانه به شما میگم حتما حتما حتما با توجه به اینکه بچه ندارید و سن شما بزرگتر از همسرتون هست از هم جدا بشید اگه الان هم خوب بشه این موضوع در چند سال آینده بروز می کنه

1397/11/10 10:39 ب.ظ

لطفا برای ارسال نظر وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید