خشم و کنترل آن
کنترل خشم
خشم مانند سایر هیجانات یک فراورده ی روانی است که جسم انسان را نیز تحت تأثیر قرار می دهد، مثلاً موجب افزایش ضربان قلب، تغییر رنگ پوست، تغییر حالات بدنی، افزایش یا کاهش فشار خون و مشکلاتی دیگر که در هر فرد می تواند بروز متفاوتی داشته باشد.
اگر افراد به بروز و وجود خشم خود آگاهی نداشته باشند خشم در آنها همانند فنر جمع می شود و به جایی می رسد که به ناچار تخلیه می شود و ممکن است این خشم متوجه اطرافیان فرد یا متوجه خود فرد شود، خشم به درون موجب بروز افسردگی و اضطراب و خشم به بیرون موجب بروز رفتار پرخاشگرانه در افراد می گردد.
خشم در همسران و روابط زناشویی می تواند آسیب های جدی وارد نمایید نکته ای که باید در روابط زن و شوهر به آن توجه کرد این است که همسری که خشمگین است و ممکن است خشم خود را به صورت انفجاری تحلیه نماید این است که قطعاً در مقابل او همسری پرخاشگر وجود دارد که اعلب به چشم نمی آید زیرا خشم خود را به صورت منفعلانه بروز می دهد و به عنوان ماشه چکان برای بروز خشم همسر دیگر می تواند عمل نماید.
در این متن کوتاه و مختصر سعی شده است چند نکته کاربردی برای کنترل خشم گنجانده شود هر چند که یادگیری رفتارهای مؤثر کنترل خشم می بایست با کمک یک متخصص و مشاوره انجام شود.
اولین قدم در فرایند کنترل خشم: پذیرفتن آن است، هر چه بیشتر سعی کنید که آن را نادیده بگیرید و انکار کنید افسار گسیخته تر می شود. پس بهتر است آن را کنترل کنید و دست پرورده خود نمایید. بیرونش بیاورید، به آن لباس بپوشانید و دوستش داشته باشید و مانند سایر احساسات خود به وجودش افتخار کنید تا بتوانید پرخاشگری سالم را تجربه کنید.
بر این اساس هدف از طرح موضوع کنترل خشم این است که خشم را نه یک مشکل، بلکه ابتدا به عنوان یک هیجان باید بپذیریم و هیجان خشم در حقیقت هدفش حمایت و پاسداری از جسم و روان ماست و خشم شاید یکی از ویژگی هایی بوده که در بشر نخستین بعنوان یک مکانیزم برای دفاع از خود نقش بسیاری داشته است. بنابراین هدف از این نوشتار این است که یاد بگیریم به جای تخلیه هیجان خشم آن را ابراز کنیم. در واقع ابراز هیجان خشم بدین معنی است با در نظر گرفتن شرایطی احساس ناخوشایند خود را مطرح می کنیم.
در واقع آنچه دیگران انجام می دهند علت چگونگی احساس ما نیست، بلکه علت خشم ما در طرز فکرمان ریشه دارد، در افکار سرزنش آمیز و قضاوت و استنباط ما از وقایع برای این که بتوانیم خشم خود را کنترل کنیم باید ماهیت آن را به خوبی بشناسیم:
ریشه هر خشمی نیازی است که برآورده نشده، پس باید دید کدام نیاز ما تحقق نیافته است
طبق نظریه گلاسر 5 نیاز اصلی ما عبارت است از:
- نیاز به حفظ بقا
- نیاز به امنیت
- نیاز به عشق و تعلق
- نیاز به آزادی
- نیاز به تفریح
هر زمان که احساس خشم کردید بهتر است:
- صبر کنید و هیچ کاری نکنید جز نفس کشیدن
- از انجام هر حرکتی برای سرزنش یا تنبیه طرف مقابل اجتناب کنید و فقط ساکت بمانید.
- فکری که شما را عصبانی کرده شناسایی کنید و بررسی کنید ریشه در کدام نیاز شما دارد.
- با نیاز ها و احساسات خود و فرد مقابل همدلی کنید، هر چه بیشتر او را بشنوید، بیشتر شما را خواهد شنید. سعی کنید درد او را بشنوید.
در واقع وقتی تمرکزمان را بر احساسات و نیازهای طرف مقابل مان معطوف می کنیم حس مشترک انسانیت را با هم تجریه می کنیم و جهانی بودن تجربه ها را متوجه می شویم.
نکته مهم و طلایی در کنترل خشم این است: به خودت مهلت بده
مهلت دادن به خود در کنترل خشم و مهار خشم بدین معنی است که به مغز فرصت می دهیم به پردازش اطلاعات در سطح عالی تری از مغز بپردازد و سیستم آمیگدال کنترل و پردازش اطلاعات را در چنین شرایطی به عهده نداشته باشد زیرا معمولاً پاسخ هایی که در آمیگدال طرح می شوند معمولاً غیرارادی، غریزی و تکانشی هستند که معمولاً تناسبی با واقعیت موجود ندارند. از این رو به تعویق انداختن پاسخ می تواند به سایر بخش های عالی تر مغز این فرصت را بدهد تا از مهارت های سطح عالی و پیش رفته تری مانند مهارت حل مسأله، مهارت تصمیم گیری و سایر مهارت های مرتبط استفاده نماید.
برای یادگیری بیشتر در زمینه کنترل خشم پیشنهاد می شود مقاله مفصل و جامع تری که با عنوان مهارت کنترل خشم در سایت قرار دارد را مطالعه نمایید:
http://www.ravanava.com/services/training/life-skills/%da%a9%d9%86%d8%aa%d8%b1%d9%84-%d8%ae%d8%b4%d9%85