نوجوان

افراد شاد اینگونه هستند:

تنظیم اهداف مشخص قابل دستیابی و قابل اندازه گیری و بررسی آنها به طور منظم

خوب غذا خوردن و به طور منظم ورزش کردن

آنها اطمینان دارند که خواب و استراحت کافی دارند.

نسبت به تجربیات خوب خود آگاهی و تعمق دارند.

مثبت اندیش اند.

ذهن آگاهی (حضور ذهن) نوعی مراقبه است که اساساً شامل تمرکز بر ذهن خویش در زمان حال می باشد. ذهن آگاهی یعنی اینکه از افکار و رفتارهای مان در اکنون آگاه باشیم بدون اینکه خود را مورد قضاوت قرار دهیم.

تحقیقات نشان می دهد که مراقبه با ذهن آگاهی ممکن است خلق و خو را بهبود بخشد و استرس را کاهش و عملکرد ایمنی بدن را بالا ببرد.

تقریباً هر فردی بیخوابی را تجربه می کند. بی خوابی به طور میانگین برای هر فرد سالی یکبار رخ می دهد. می توان گفت بی خوابی هزینه انسان بودن و داشتن ظرفیت برای نگران شدن درباره آینده و نشخوار گذشته است.

بی خوابی مزمن با این حال با مشکل در به خواب رفتن، درخواب ماندن  و یا بیدار شدن زود هنگام از خواب مشخص می شود. 

استفاده مداوم از تلفن همراه به افسردگی و سطح پایین رضایت از روابط مرتبط است. مطالعات جدید نشان می دهد که تلفن های همراه می توانند به رابطه های عاشقانه لطمه بزنند و منجر به افسردگی شوند. محققان تأثیر بی اعتنایی را که در اثر استفاده از تلفن همراه به شریک خود می کنید را مورد بررسی قرار دادند. 

خشم احساسی بنیادی است که هر فردی آن را تجربه می کند. از سنین اولیه، افراد یاد می گیرند خشم خود را با کپی کردن رفتار عصبی مدل های اطرافشان ابراز نمایند. و دیدن اینکه آنها با استفاده از عصبانیت چیزی بدست می آورند. از آنجائیکه فرهنگ ما رابطه خوبی با ابراز خشم ندارد، باعث می شود بسیاری از مردم فکر کنند که ابراز خشم به صورت مستقیم امری نامناسب است؛ که نباید تحمل شود؛ که همیشه خطرناک است.

در کنار استرس و تنش های روزمره وقایع دیگری مانند مرگ و میر، بیماری های جدی، بلایای طبیعی و تحولات اجتماعی هستند که غالباً به صورت تصادفی و بدون هشدار رخ می دهند. با توجه به فشارهای وارده روزانه نا امید شدن راه بسیار آسانی است. با گذشت زمان اثرات متعدد و کوچک و بزرگ عوامل استرس زا انباشته شده و پیش از آنکه به شما شانسی برای مقابله بدهند، استرس شما را احاطه می کنند.

خوردن و مسائل مرتبط با غذا طیف وسیعی از رفتارها مانند پرخوری را در بر می گیرد و یا کم غذایی که ممکن است معیار تشخیصی برای اختلال در غذا خوردن را نیز نداشته باشد. اختلال خوردن قابل تشخیص زمانی رخ می دهد که رابطه فردی با غذا خوردن از کنترل وی خارج شود.

بعنوان نمونه فردی که دچار بی اشتهایی عصبی است، و محدودیت شدید غذایی منجر به کاهش وزن زیاد، مشکلات مربوط به سلامتی و حتی مرگ وی می شود در صورتی که درمان نشود. مسائل مربوط به خوردن به این دلیل رخ می دهد که افراد با غذا و با بدن خود مشکل پیدا می کنند. که می تواند در نتیجه ورزش شدید و پرخوری و یا کم غذا خوردن باشد.  

توهمات شامل طیف گسترده­ای از اطلاعات غلط هستند، آنها غالباً به عناصری از جادو، توطئه یا قدرت مربوط هستند. بعنوان مثال فردی ممکن است از این توهم که "پاپ" در حال تلاش برای کشتن آنهاست، رنج ببرد. و یا اینکه؛ اجنه جوراب های من را مرتباً می دزدند، یا اینکه بگویند آنها رهبر مخلوع فرانسه هستند.

توهم باوری نادرست است که با وجود نبود شواهد حفظ می شود. البته باورهای نادرست (غلط) مرتبط با مذهب یا هنجارهای اجتماعی گسترده در یک فرهنگ خاص به عنوان توهم در نظر گرفته نمی شوند. اعتقادات مبتنی بر اطلاعات ناقص یا نادرست نیز بعنوان توهم شناخته نمی شوند. 

چاقی چیست؟

هنگامی که فردی دارای چربی اضافی در بدن است، وی بعنوان فردی که اضافه وزن دارد شناخته می شود.

هنگامی که فردی به شدت اضافه وزن دارد، بعنوان فردی چاق به وی برچسب زده می شود.

پزشکان گوناگون و انجمن های پزشکی مقیاس­های متفاوتی برای اندازه­گیری چاقی دارند. اما چاقی غالباً با توجه به شاخص توده بدنی (BMI) اندازه­گیری می شود.

شاخص توده بدنی (BMI) تقریبی از توده بدن بر حسب قدو وزن به دست می دهد و افرادی که دارای شاخص توده بدنی بیشتر از 30 باشند را بعنوان چاق در نظر می گیرد.

حافظه معمولاً به سه عنصر کوچکتر تقسیم می­شود:

1.حافظه حسی

2.حافظه کوتاه مدت

3.حافظه بلند مدت

حافظه حسی  Sensory memory

حافظه کوتاه مدت  Short-Term Memory

حافظه بلند مدت Long-Term Memory

طیف گسترده­ای از بیماری­ ها و شیوه زندگی انتخابی می تواند باعث هذیان شود. همچنین سوء مصرف مواد و الکل شایعترین علل هذیان می­باشند. شرایطی که با هذیان مرتبطند؛

هذیان خماری، در نتیجه ترک الکل رخ می دهد و می تواند باعث نشانه­های هذیانی مانند رعشه شود. عفونت مغزی، کمبود اکسیژن، مسمومیت و عدم تعادل الکترولیتی در بدن نیز می تواند منجر به هذیان شود.

علائم هذیان

هذیان حالت روانی کوتاه مدت و موقتی است که باعث رفتارها و افکار هذیانی می شود. کسانی که هذیان را تجربه می کنند ممکن است تجارب یا ادراکات غیرعادی داشته باشند و ممکن است مغشوش باشند.

بی رمقی خودش بیماری نیست، بلکه نشانه ای از مسائل دیگر است. برخی شرایط می توانند به ایجاد بی رمقی کمک کنند. افراد افسرده معمولاً این تجربه را دارند که علاقه خود را نسبت به فعالیت هایی که از آنها لذت می بردند را از دست می دهند، و ممکن است با سطح انرژی خود دچار مشکل شوند.

حتی آن مرد یا زنی که رفتن را انتخاب می کند ممکن است در گیر مسائل عاطفی و احساسی بسیار شدیدی شود که ممکن است دردناک و سخت باشد، مانند غم، احساس گناه، خشم، گیجی و پریشانی، ترس، شرم و اضطراب.

اگر کودکانی در بین باشند سطح استرس به احتمال زیاد در خانواده طلاق بسیار بالاتر خواهد بود.

کمال گراها همواره برای خود معیارهایی غیر قاتبل دسترسی وضع می کنند و سرانجام متحیر می شوند که چرا تا این حد خود را نا امید کرده اند. آنها اغلب نسبت به وقت و انرژی که برای کمال گرایی خود صرف می کنند بی توجهند. انها وقت و انرژی بسیار زیادی را در انجام تمام و کمال یک کار صرف می کنند به طوری که وقتی برای انجام کارهای دیگر که باید به انجام برسانند باقی نمی ماند. به این ترتیب، جای تعجب نیست که کمال گراها همواره دچار استرس و فشار روانی هستند. 

چه عواملی به ایجاد اعتماد به نفس ضعیف می انجامد؟

اعتماد به نفس احساسی است که باعث هماهنگی در جنبه های مختلف وجود شما می شود. به این ترتیب به واسطه اعتماد به نفس شما به پیش خواهید رفت و در این فرایند از تمام توانایی های خود بهره خواهید برد. در عین حال میزان پیشرفت شما در آن حدی خواهد بود که استحقاق آن را دارید و نه کمتر.

اعتماد به نفس شما چقدر است؟

وقتی اعتماد به نفس کسی ضعیف است، خودش اولین کسی است که نسبت به این مسأله اگاه است. ممکن است او به خود چیزهایی مانند این بگوید: "من بی ارزشم"، "درمانده ام"، "من تعادل ندارم"، "من ناامیدم"، "من بی صلاحیت هستم"، "من مقبول نیستم"، "من به قدر کافی خوب نیستم". ممکن است انجام هر کاری را دشوار بیابد. حتی برای حل ساده ترین مسائل باید تلاش زیادی بکند. قبل از پرداختن به مفهوم و معنای اعتماد به نفس و درک علل ضعف در اعتماد به نفس و پیامد های آن برای ارزیابی اعتماد به نفس خود به این پرسش ها پاسخ دهید:

آگاه بودن فرد از سبک ارتباطی خویش می تواند به برقراری ارتباط کارآمد و مستمر با دیگران منجر شود. اگر فرد بداند با رفتار خود چه اثری روی دیگران می گذارد، آنگاه می تواند تصمیم بگیرد که آیا این واقعاً همان ارتباطی است که او مایل به برقراری آن بوده است یا خیر؟ ضمن اینکه استفاده از سبک ناسالم و بخصوص سبک منفعلانه می تواند توان "نه گفتن" افراد را کاهش داده و آنان را در معرض خطر قرار دهد.

سه سبک اصلی در برقراری ارتباط وجود دارند که عبارتند از:

پرخاشگرانه

منفعلانه

جرأتمندانه

1. فرد ترسو اجازه می دهد آلت دست قرار گیرد. نمی تواند حرفی بزند و در تمام مواقع انفعالی و صبور است. هر اندازه حالت ترس و عدم اتخاذ تصمیم داشته باشید همیشه نقطه ای وجود دارد که می توانید تغییرات را از انجا شروع کنید.

2. شخصی که مشکلات قاطعیت دارد. قاطعیت دارای چهار مشخصه رفتاری صراحت و آشکاری، صداقت و تناسب است. ممکن است شما در یکی یا سه جزء آن توانایی نداشته باشید، ولی غالباً در یکی فاقد قاطعیت هستید.

-  ارتباط غیر صریح و آشکار: تمایل به زیاده گویی دارید و فاقد صراحت هستید.

- ارتباط غیر صادقانه و قاطعیت دروغی: ظاهراً قاطعیت نشان می دهید، ولی در گفتارتان صداقت ندارید.

- ارتباط نامناسب: مسئله درستی را دروقت نامناسب مطرح می کنید.

3. شخص نیمه قاطع: افراد ممکن است در یک بخش قاطعیت موفق شوند و در قسمت ئیگر شکست بخورند. ممکن است بتوان احساسات دلسوزانه خود را هر جا ابراز کرد، ولی به طور کلی نتوان احساسات خود را نشان داد.

در اینجا ویژگی های   یک فرد قاطع بیان شده است. فرد مثبت و قاطع دارای چهار صفت مشخصه است:

-در ابراز وجود آزاد است و آن را با گفتار و اعمال انجام می دهد. این من هستم " این است آنچه احساس می کنم، فکر می کنم، و می خواهم".

-فرد قاطع با تمام مردم در کلیه سطوح ارتباط برقرار می کند- با افراد غریبه، دوستان، و خانواده. این ارتباط همیشه صریح، مستقیم، صادقانه، و مناسب است.

-نسبت به زندگی روش فعالانه ای دارد. او دنبال آن چیزی که می خواهد می رود. بر خلاف شخص منفعل که در انتظار اتفاقات می نشیند او اتفاقات را می سازد.

-او به طریقی که شایسته می داند عمل می کند. آگاه است که همیشه نمی تواند برنده باشد و محدودیت خود را قبول می کند. به هر حال همیشه حداکثر سعی خود را می کند که ببرد، نبازد یا مساوی کند. او عزت نفس خود را حفظ می کند.