Menu

مشاوره خانواده

نوبت دهی و پذیرش

شماره های تماس جهت تعیین نوبت در مرکز مشاوره روان آوا، شعبات تهران

شعبه قلهک( شمال و شمال شرق تهران؛ قلهک- جنب مترو قلهک- مرکز مشاوره روزنه (رهیار)
02188253229-09360695153

شعبه گیشا ( غرب و شمال غرب تهران؛ گیشا- جلال آل احمد- مرکز مشاوره شیوا)

02188253229-09360695153

 

شعبه صادقیه (غرب تهران؛ ضلع شمالی ایستگاه مترو صادقیه- مرکز مشاوره فرحبخش)

02188253229-093606951530

تلفن مشاوره ای هوشمند9092301369

خدمات تخصصی ما

مشاوره ازدواج

مشاوره
پیش از ازدواج

مشاوره خانواده

درمان اختلالات روانی و رفتاری
مشاوره تحصیلی وکنکور
مشاوره شغلی

آموزش مهارت های زندگی

مشاوره کودک و نوجوان

بازی درمانی و افزایش خلاقیت در کودکان

خدمات ما در یک نگاه

مشاوره فردی و مشاوره گروهی
ارزیابی هوش
روانشناس کودک
ارزیابی شخصیت
برگزاری کارگاه های آموزشی ویژه عموم
برگزاری کارگاه های آموزشی ویژه متخصصین

آموزش والدین
همکاری با مدارس
همکاری با مهدکودک ها
انجام پروژه های تحقیقاتی

مقالات خانواده

برای تقویت اعتماد به نفس خود چه کار کنم؟

چه راه هایی برای تقویت اعتماد به نفس وجود دارد؟

مرکز مشاوره 0 42266 امتیاز مطلب: 5.0

چگونه اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم؟

آیا شما ضعف اعتماد به نفس دارید؟

آیا نداشتن اعتماد به نفس در زندگی زیان هایی را به شما متحمل کرده است؟

فکر می کنید برای اینکه اعتماد به نفس خود را تقویت کنید از کجا باید شروع کنید و به چه مهارت هایی نیاز دارید؟

در این مقاله راهکارهای عملی برای تقویت اعتماد به نفس آورده شده است که انجام این تمرین ها به طرزی شگفت انگیز می تواند اعتماد به نفس شما را تقویت نماید.

پاورپوینت کارگاه ارتباطات بین فردی و انواع روابط

ارتباط چیست؟ مهمترین مهارت های ارتباط مؤثر کدامند؟

مرکز مشاوره 0 36712 امتیاز مطلب: هیچ امتیازی موجود نیست

پاورپوینت گارگاه انواع روابط بین فردی و مدیریت آن

پاورپوینت رایگان کارگاه انواع روابط بین فردی و مدیریت آن

 

ارتباط چیست؟

اهمیت ارتباط چیست؟

انواع ارتباطات بین فردی

انواع سبک های ارتباطی

سبک منفعلانه

سبک پرخاشگرانه

سبک مقتدرانه

سبک جرأتمندانه

چگونه ارتباط مؤثری برقرار کنیم؟

موانع ارتباطی

مذاکره

اصول مذاکره مؤثر

انتقاد

باید و نباید های انتقاد

تعارض

مهارت های حل تعارضات بین فردی

 

راهکارهای مدیریت خشم والدین

والدین عصبانی

مرکز مشاوره 0 28509 امتیاز مطلب: 4.5

مهم نیست که چقدر از رفتار کودک خود عصبانی هستید، نباید با خشم پاسخ رفتار او را بدهید. ما رفتار کودک خود را مشاهده می‌کنیم، مثلا فرزند شما گاهی خواهر کوچک خود را کتک می‌زند و ما از این عمل او، نتیجه‌گیری می‌کنیم که فرزند ما یک جنایتکار خواهد شد. همین نتیجه‌گیری ساده و شاید بی اساس، موجب نتیجه‌گیری دیگری می‌شود. 

ناخن جویدن در کودکان

راهکارهایی برای کنترل ناخن جویدن در کودکی:

مرکز مشاوره 0 29263 امتیاز مطلب: 4.5

جویدن ناخن یا اونیکوفاژی یک رفتار مخرب موقتی و گاها طولانی مدت است که به همراه نشانه های اضطراب و نشانه هایی مانند کشیدن مو و آسیب زدن به پوست وبدن خود،ازسنین 2سال ویابالاتر شیوع پیدا میکند.

این رفتار اگر توسط والدین یامتخصصین اطفال درسنین پایین تر تحت درمان قرارنگیرد تبدیل به عادت رفتاری شده وتاسنین بزرگسالی هم ادامه ­پیدا میکند.

مدیریت طلاق

چطور بدون کمترین آسیب به فرزندان از هم جدا شویم ؟

مرکز مشاوره 0 20787 امتیاز مطلب: 3.8

متاسفانه پدیده طلاق روز به روز در حال افزایش است و علاوه بر آثار فردی که بر زوجین به جا می گذارد، دارای آثار و تبعات منفی بر سایر اعضای خانواده به ویژه فرزندان می باشد، برای کاهش تاثیر اثر طلاق بر سلامت روانی فرزندان توجه به یکسری نکات بسیار مهم است.

13 نکته برای برخورد با افراد منفی گرا

راهکارهایی برای تعامل با افراد منفی گرا

مرکز مشاوره 0 40820 امتیاز مطلب: 3.5

13 نکته برای برخورد با افراد منفی گرا

1- عذر خواهی کنید.

2-  صبر و تحمل داشته باشید.

3- چقدر مهم است که حق با من باشد؟

4- عکس العمل سریع نشان ندهید.

5- در خصوص مسائل ناراحت کننده با افراد منفی صحبت نکنید.

6- از دریچه چشم دیگری به مساله نگاه کنید.

7- از تجارب منفی، نیز می توان درس گرفت.

8- با افراد منفی کمترین تماس را داشته باشید.

9- مراقب خود باشید.

10- نتیجه احتمالی واکنش خود را پیش بینی کنید.

11- لیستی از اولویت های زندگی تان تهیه کنید.

12- محبت کنید.

13- بنویسید.

خشم و کنترل آن

مرکز مشاوره 1 27537 امتیاز مطلب: 4.6

خشم مانند سایر هیجانات یک فراورده­ ی روانی است که جسم انسان را نیز تحت تأثیر قرار می دهد، مثلاً موجب افزایش ضربان قلب، تغییر رنگ پوست، تغییر حالات بدنی، افزایش یا کاهش فشار خون و مشکلاتی دیگر که در هر فرد می تواند بروز متفاوتی داشته باشد.

اگر افراد به بروز و وجود خشم خود آگاهی نداشته باشند خشم در آنها همانند فنر جمع می شود و به جایی می رسد که به ناچار تخلیه می شود و ممکن است این خشم متوجه اطرافیان فرد یا متوجه خود فرد شود، خشم به درون موجب بروز افسردگی و اضطراب و خشم به بیرون موجب بروز رفتار پرخاشگرانه در افراد می گردد. خشم یکی از مواردی است که می تواند در روابط انسانی اختلال ایجاد نماید و روابط را به سمت تباهی ببرد بنابراین یادگیری درباره خشم و رفتارهای پرخاشگرانه بسیار ضروری است.

خشم در همسران و روابط زناشویی می تواند آسیب های جدی وارد نمایید نکته ای که باید در روابط زن و شوهر به آن توجه کرد این است که همسری که خشمگین است و ممکن است خشم خود را به صورت انفجاری تحلیه نماید این است که قطعاً در مقابل او همسری پرخاشگر وجود دارد که اعلب به چشم نمی آید زیرا خشم خود را به صورت منفعلانه بروز می دهد و به عنوان ماشه چکان برای بروز خشم همسر دیگر می تواند عمل نماید.

در این متن کوتاه و مختصر سعی شده است چند نکته کاربردی برای کنترل خشم گنجانده شود هر چند که یادگیری رفتارهای مؤثر کنترل خشم می بایست با کمک یک متخصص و مشاوره انجام شود.

برای یادگیری بیشتر در زمینه کنترل خشم پیشنهاد می شود مقاله مفصل و جامع تری که با عنوان مهارت کنترل خشم در سایت قرار دارد را مطالعه نمایید:

چطور با دیگران ارتباط مؤثر برقرار کنیم؟

مهارت های ارتباطی مؤثر

مرکز مشاوره 0 40149 امتیاز مطلب: 4.4

در واقع ما از طریق گوش دادن به احساسات و نیازهای دیگران خیلی چیزها به او می گوییم؛ وقتی با دقت و حوصله او را می شنویم دیگر او را یک تهدید نمی بینیم، گاهی وقتی از کسی کلمه «نه» و «نمی خواهم» را می شنویم حس می کنیم طرد شده ایم ولی اگر با نیاز ها و احساسات پشت این «نه» دیگران همدلی کنیم، دیگر دلخور نمی شویم بنابراین به گفته مهاتما گاندی: بیایید خودمان آن تغییری شویم که در دنیا جستجو می کنیم

شرایط روانی و جسمی فرد خیانت دیده

پس از تجربه خیانت چه اتفاقی برای فردی که مورد خیانت واقع شده است می افتد؟ و مهمترین تغییرات جسمانی و روانی در اینگونه افراد چیست؟

مرکز مشاوره 8 60296 امتیاز مطلب: 3.2

وضعیت روحی، روانی و جسمانی فرد خیانت دیده چگونه خواهد بود؟

تجربه شوک به واسطه خیانت در زندگی زناشویی در هر سطحی غیرقابل تصور و بسیار دردناک برای فرد خیانت دیده خواهد بود، در حقیقت استرسی که اینگونه افراد تجربه می کنند غیرقابل وصف و بسیار شدید است. به همین دلیل اینگونه افراد دچار اختلالاتی هم به لحاظ روانی و هم به لحاظ جسمانی می شوند. در حقیقت شدت تغییرات روحی و روانی به حدی است که روی جشم فرد هم تأثیر می گذارد و به عنوان مثال فرد دیگر اشتها ندارد و یا خواب مناسبی ندارد و ... و این باز مجدداً به روان فرد اثر می گذارد.

نشانه هایی که طلاق را پیش بینی می کند.

طلاق یکباره رخ نمی دهد بلکه فرایندی است که از مراحلی گذر می کند و در هر مرحله هم نشانه هایی دارد.

مرکز مشاوره 0 76892 امتیاز مطلب: 3.6

چه نشانه هایی طلاق را پیش بینی می کنند :

پروفسور جان گاتمن در زمینه مسائل زناشویی و خانواده درمانی پژوهش های بسیاری انجام داده است وی به همراه همسرش در این زمینه با زوجین بسیار مصاحبه انجام داده اند. گاتمن ها می گویند بر زندگی زناشویی همانند بسیاری از پدیده ها اصولی حاکم است که بر اساس آن می توان خوشبختی، شادی ، طلاق عاطفی و طلاق را پیش بینی نمود. در این مقاله کوتاه بخشی از نشانه هایی که می توانند پیش بینی کننده ی طلاق باشند ذکر شده اند؛ برای جلوگیری از طلاق باید برای رفع این نشانه ها از مرکز مشاوره و یک مشاور خانواده کمک گرفت زیرا برطرف کردن این مشکلات نیاز به مداخلاتی دارد که حتماً باید از سوی یک متخصص انجام گیرد.

زندگی مشترک پس از خیانت چگونه خواهد بود؟

آیا پس از اینکه فرد مورد خیانت زناشویی واقع شد می تواند به زندگی مشترک ادامه دهد؟

مرکز مشاوره 2 48525 امتیاز مطلب: 4.3

زندگی مشترک پس از وقوع خیانت

 

برای پاسخ به این سوال لازم است کل زندگی زناشویی خود را مورد ارزیابی قرار دهیم و به احساسی که همان لحظه دارید فکر نکنید اگر پایه ی اول رابطه را محکم بنا کرده باشید و تا به الان احساسات خوبی را در کنار هم تجربه کرده باشید احتمال ادامه رابطه خوشایند وجود دارد اما اگر همواره رابطه ی پرتنشی را تجربه کرده اید جای امیدواری برای ادامه وجود ندارد.

اما باید مراقب باشید هنگام بازنگری خاطرات با عینک بدبینی به آن ها نگاه نکنیـد و اتفاقـی که ایـن روزها بین تان افتاده موجب تحریف حسی که در کل زندگی به هم داشتید نشود.

اگر این سوال مدام ذهن تان را مشغول کرده که نکند تغییراتی که در همسرم به یکباره ایجاد شد موقتی باشد ؟ نکند مرا گول بزند که با او بمانم؟ پیشنهاد می کنیم عینک بدبینی را کنار بگذارید و به همسرتان فرصت دهید صداقت خود را به شما ثابت کند تا ببینید چند مرده حلاج است؟ اگر در را به رویش ببندید او چطور می تواند به زندگی شما قدم بگذارد و دوباره اعتماد شما را برانگیزاند.

در اینجا پنج شاخص وجود دارد که سرنخ هایی را در خصوص امکان اعتماد دوباره  به دست تان می دهد:

1) اگر اعتقاد زیربنایی اش در مورد زندگی زناشویی تعهد و اعتمادسازی است احتمال کمتری وجود دارد که دوباره به شما خیانت کند.

2) این که فرد چندمین بار است که خیانت می کند تا حدی می تواند میزان بازگشت او را به زندگی متعهدانه تعیین کند.

3) توانایی فرد در ایجاد ارتباطی صریح و به دور از پرده پوشی: آگاهی از نیازها و خواسته های خود و تونایی برخورد مسالمت آمیز و همدلانه  احتمال پایبندی به خانواده را بالا می برد.

4) توانایی گوش دادن و همدلی کردن: همسرانی که نمی توانند پا را از نیازهای خود فراتر گذاشته و به نیازها و خواسته های شما گوش دهند، بیشتر مستعد خیانت دوباره به شما هستند. آیا همسرتان می تواند: در خصوص ضربه ی عاطفی که به شما وارد کرده از شما دلجویی و شما را درک کند؟ اظهار تاسف کند؟  با وجود اختلاف عقیده، به شما گوش کند.

5) تمایل به قبول مسئولیت لازم در قبال رابطه نامشروع: تا زمانیکه همسرتان در مورد رابطه نامشروع به شکلی منصفانه قبول مسئولیت نکرده امید شما به داشتن رابطه ای متعهدانه پوشالی است.

بعنوان همسر خیانت دیده، اگر خواهان ادامه زندگی مشترک هستید، چه کارهایی باید انجام دهید؟

چگونه از خیانت زناشویی به عنوان فرصتی برای بازسازی رابطه ناسازگار زناشویی بهره بگیریم؟ در اینجا راهکارهایی برای همسر خیانت دیده ارائه شده تا بتواند با استفاده از آنها خود و رابطه زناشویی را مدیریت نماید

مرکز مشاوره 0 78556 امتیاز مطلب: 3.8

خیانت پدیده ای پیچیده و چند وجهی است و برطرف کردن اثرات خیانت نیاز به ماه ها و حتی سال ها زمان دارد، با وجود اینکه اثرات مخرب خیانت، بیرونی و قابل رویت نیستند اما می توان آن را یکی از شدیدترین استرسورهایی دانست که فرد خیانت دیده متحمل می شود و خیانت همسر حتی از مرگ همسر اثرات زیان بارتری می تواند داشته باشد و به طور کلی تجربه مورد خیانت واقع شدن تجربه ای سهمگین است که در آن دنیا برای فرد خیانت دیده تیر و تار می گردد و حتی می تواند برای ادامه زندگی فرد را به مخاطره بیندازد. بنابراین توصیه اکید می شود برای مقابله با این پدیده حتماً از یک مشاور مجرب در زمینه خانوادهف مشاوره زناشویی و مشاوره خیانت زناشویی بهره بگیرید. تا رفتارهای مقابله ای و دفاعی احتمالی در مقابل خیانت کنترل شوند.

خیانت زناشویی

چرا زوجین ممکن است خیانت کنند؟ ومهمترین واکنش های زنان و مردان پس از وقوع خیانت چیست؟ مهمترین تفاوت های واکنش زن ها و مردها نسبت به خیانت کدامند؟ (بخش اول)

مرکز مشاوره 1 50860 امتیاز مطلب: 3.8

در این مقاله که توسط گروه مشاورین مرکز مشاوره روان آوا تهیه شده است، سعی شده است واکنش زنان و مردان در خصوص خیانت همسرشان بررسی شود، در بخش دیگری از این مقاله به علل خیانت در زنان و مردان پرداخته شده است. لازم به یادآوری است برای درمان مشکل خیانت در زوجین، حتماً باید همسران از کمک تخصصی و مشاوره ای بهره مند شوند تا از اشتباهات احتمالی و واکنش های هیجانی پرهیز شود. در این خصوص مرکز مشاوره روان آوا با متخصصین مجرب در این خصوص آماده خدمت رسانی به مراجعین محترم می باشد. (بخش اول)

عشق چیست؟

عشق از دیدگاه هلن فیشر چیست؟ متن سخنرانی هلن فیشر درباره عشق و فرایند شکست عشقی و نتایج بررسی اثر عشق بر مغز چیست؟

مرکز مشاوره 0 53240 امتیاز مطلب: 3.9

در این مقاله سخنرانی خانم هلن فیشر در مورد عشق، فرآیند عاشق شدن و قدرت عشق مطرح شده است، خانم فیشر عشق را پدیده ای جهانشمول و بسیار قدرتمند می داند، و نتایج پژوهش خود را در خصوص تجربه عاشق شدن، شکست عشقی مطرح می کند. از منظر خانم فیشرعشق پدیده ای بسیار پیچیده است. در این سخنرانی وی نگاه ویژه ای به عشق کرده و شکست عشقی و طرد شدن عاشق از معشوق را مورد بررسی قرار داده است.

در این پژوهش وی نگاهی تاریخی و باستانی به عشق دارد و با لحن و ادبیات ویژه ای به عشق نگاه می کند، و آن را شیوه ای برای انتخاب جفت می داند و به این سؤال پاسخ می دهد که چرا انسان ها عاشق فرد خاصی می شوند، این سخنرانی ترکیبی از نظریات هلن فیشر، که سال ها درباره عشق و عاشق شدن کار کرده است و همچنین سؤالات و مشاهداتی که از آزمودنی ها داشته اند. و در این خصوص صحبت می کند که چرا واکنش افراد به شکست عشقی و شکست عاطفی تا این حد وحشتناک است. و تمام جنبه های زندگی فرد را تا مدتها در گیر می کند.

در جلسه خواستگاری چه سؤالاتی بپرسیم؟ 21 حوزه مهم که باید در جلسه آشنایی از آن مطلع شویم.

سؤالات متداول در جلسه خواستگاری کدامند؟

مرکز مشاوره 3 56789 امتیاز مطلب: 4.0
سؤالات متداول در جلسه خواستگاری کدامند؟

1) اطلاعات شخصی

2) خط مشی و اهداف ازدواج

3) اعتقادات و مسائل مذهبی

4) عمل به احکام و وظایف شرعی

5) استقلال فکری

6) ارتباط اجتماعی و فامیلی

7) شهر محل سکونت

8) اشتغال همسر(زن)

9) زود رنج بودن

10) بیماری های جسمی خاص و روحی و روانی

11) مسائل مالی و درآمد

12) تجملات و تشریفات

13) عصبانیت و خشونت

14) مصرف دخانیات

15) درآمد زن و نحوه خرج کردن آن

16) وسائل ارتباط جمعی و شبکه های اجتماعی

17) شروط ازدواج ومراسم عروسی

18) اعتقاد به مشاوره

19) بچه دار شدن

20) انتظارات

21)خصوصیات فردی

حال در این مقاله به بررسی این موارد بسیار مهم می پردازیم،  از آنجاکه جامعه مدرن امروز تغییراتی در سبک زندگی انسان ها به وجود آورده مشاهده می کنیم که برخی از آشنایی ها در خارج از چارچوب های سنتی و رسمی خانواده ها انجام می شود.
اما هنوز هم بسیاری از خانواده ها و افراد آشنایی و ازدواج را بر اساس سنت های خانوادگی و مراسم خواستگاری انجام می دهند.
با توجه به اهمیت جلسه خواستگاری و اهمیت شناختی که این جلسه به طرفین می دهد در این مقاله مهمترین مواردی که باید طرفین در طرح سؤالات خود مد نظر داشته باشند و همچنین مهمترین سؤالات دسته بندی شده اند.
در جلسه خواستگاری بهتر است چه سؤالاتی را مطرح کنیم که به شناخت بیشتری از طرف مقابل دست پیدا کنیم ؟
معمولا این سؤال اصلی ترین دغدغه ی مراجعان ما در مشاوره پیش از ازدواج است. در ذیل به مهمترین موضوعاتی که در مسیر زندگی اهمیت به آن ها بسیار مهم است اشاره می شود:

علل کاهش عشق و علاقه بین همسران

برخی از عللی که موجب کاهش عشق و علاقه بین همسران می شوند عبارتند از؛ اختلاف و مشاجره؛ کاهش ذخیره روانی؛ غیبت های مکرر و موضوعات حل نشده گذشته

مرکز مشاوره 3 57197 امتیاز مطلب: 3.6
علل فراوانی وجود دارند که موجب می شوند زوجین علاقه خود را نسبت به یکدیگر از دست بدهند. اما سرد شدن روابط زن و شوهر یک اقدام آنی و تصمیم آنی نیست. بلکه یک فرایندی است که در طول زمان رخ می دهد.
در اینجا چند مورد از مهمترین مواردی که می تواند سبب شوند همسران نسبت به یکدیگر سرد و بی تفاوت شوند به اختصار بیان شده است. عللی که موجب کاهش عشق و علاقه بین همسران می شوند و می تواند به مروز زمان زندگی زناشویی را به ورطه نابودی بکشاند.

زناشویی

بارزترین مشکلات زناشویی

مرکز مشاوره 4 47533 امتیاز مطلب: 3.6
این موارد از شایع ترین مشکلاتی است که معمولاً زوجین و یا یکی از آنها به دلیل آن به روانشناس یا مشاور مراجعه می کنند. در حقیقت بارزترین مواردی که در اختلافات زناشویی توسط زوجین اظهار شده اند در این لیست آورده شده اند. با بررسی این مشکلات می توان از بروز آنها در رابطه جلوگیری نمایید و یا در صورت وجود این مشکلات، برای رفع آنها از خدمات مشاوره زناشویی و مشاوره خانواده کمک بگیرید.

مشاوره پیش از ازدواج | Premarital Counselling

مهمترین نکاتی که باید در مشاوره ازدواج مد نظر داشته باشیم کدامند؟

مرکز مشاوره 0 44544 امتیاز مطلب: 3.8

برخی از مراجعینی که به ما مراجعه می کنند، به دنبال مشاوره برای ازدواج هستند. البته اهداف معمولاً بسیار گوناگون است و همه با هدف مشاوره صرف نمی آیند. زیرا برخی تصمیم خود را گرفته اند و گاهی می خواهند با قانع کردن مشاور برای انتخابشان تایید ی بگیرند. و یا اینکه خیال خود را راحت کنند که حتی مشاوره هم رفته اند.

اما برخی واقعاً هنوز هیچ تصمیمی نگرفته و می خواهند بهترین تصمیم را با کمک مشاور بگیرند. در این مقاله برخی عوامل را که معمولاً تأثیری مخرب در موفقیت آمیز بودن ازدواج دارند را بر شمرده و در باره هر یک توضیح کوتاهی داده ایم.

خودشیفتگی؛ نارسیست | Narcissism

زندگی با همسر خودشیفته، نشانه ها و علائم؛ آیا شما با فردی خود شیفته زندگی می کنید؟ چگونه به خودشیفتگی فرد مورد علاقه ام پی ببرم؟

مرکز مشاوره 4 78964 امتیاز مطلب: 3.1

ویژگی های افراد خود شیفته:

 

1.شما از خانواده و دوستان خود جدا شده اید (منظور جدایی عاطفی و ارتباطی است).

2. سعی می کند شما را در برابر دیگران بی ارزش نماید.

 3.قوانین درباره شما اعمال می شود، نه او.

 4.به نظر او شما به اندازه کافی خوب به نظر نمی رسید.

5.برای مخالفت با فرد نارسیست هزینه بسیاری می پردازید.

6.آنها بسیار رقابت طلب هستند.

7.آنها از سکوت استفاده می کنند.

8.خواسته هایتان با سکوت روبرو می شوند.


فهرست نشانه های اختلال شخصیت خود شیفته (نارسیست):

 1-در مورد خود صحبت می کند و انحصار گفتگو را در دست می گیرد.

 2-هرگز در مورد شما سؤالی نمی پرسد، و اگر هم بپرسد گوش نمی دهد.

3-دستاوردها و استعدادهایش را بزرگ جلوه می دهد؛ متکبرانه و با تظاهر رفتار می کند.

4-به دنبال ستایش و تمجید مداوم است.

5-احساسات شما را نا

تفکر نقادانه

شیوه ای از تفکر در مورد هر موضوع، محتوا و یا مشکل است که در آن فرد کیفیت تفکر خود را به وسیله ارزیابی ماهرانه بهبود می بخشد. تفکر انتقادی دارای ماهیتی خود نظم، خود نظارتی و خوداصلاح گر است. استفاده از این شیوه تفکر مستلزم ارتباط مؤثر و توانایی حل مسأله می باشد.

مرکز مشاوره 2 58178 امتیاز مطلب: 3.6

تفکر انتقادی را می توان به سه مهارت اصلی تقسیم کرد:

1.کنجکاوی برای یادگیری دانش بیشتر و جستجوی شواهد و همچنین باز بودن نسبت به ایده های نو

2.شک و تردید به این معنی که مستلزم  داشتن این باور است که هر اطلاعات جدیدی را به طور کورکورانه نپذیریم.

3.فروتنی به این معنی که توانایی این را داشته باشیم که به ایده ها و نظرات اشتباه خود معترف باشیم هنگامی که با شواهد قانع کننده جدیدی روبرو می شویم.
RSS
12

راهکارهای مدیریت خشم والدین

مشاوره تحصیلی

آموزش مهارت های زندگی

تفکر انتقادی | Critical Thinking
مرکز مشاوره

تفکر انتقادی | Critical Thinking

تفکر انتقادی عبارت است از توانایی تفکر مستقل و تأملی، و فکر کردن به شیوه ای روشن و منطقی. می توان گفت نوعی مهارت است که می تواند در افشاء سفسطه ها و استدلال های نادرست بکار گرفته شود.

مهارت تفکر انتقادی


فرایند تفکر انتقادی


1.تأمل روی معنای عبارات

2.بررسی شواهد و استدلال های ارائه شده 

3.قضاوت راجع به واقعیت ها

4.جمع آوری اطلاعات از طریق مشاهده، تجربه، استدلال، و تعامل با دیگران 



 هر لحظه از شبانه روز ما در معرض اطلاعات مختلف قرار می گیریم. برای حیوانات و انسان اولیه این اطلاعات دست اول بودند: چیزهایی که فرد می بیند، می شنود، لمس می کند، می چشد و بو می کند. با ظهور زبان در بین انسانها آنها نوع دیگری از اطلاعات (اطلاعات دست دوم) پدید آمد و آنچه که امروز با آنها  روبرو هستیم، غالباً از این دسته اطلاعات هستند. کمی به اطلاعاتی که روزانه دریافت می کنید، فکر کنید: آنچه والدین یا دوستان تان می گویند، چیزی که در مدرسه به شما آموزش داده می شود، آنچه که در تلویزیون مشاهده و یا در روزنامه ها و مجلات می کنید. بدون شک می توان گفت که اغلب این اطلاعات که امروزه با آنها روبرو هستیم در حال ارائه اصول یا موضوعاتی هستند که از ما می خواهند با آنها هم عقیده شده و آنها را بپذیریم. ما در دورانی زندگی می کنیم که وجه مشخصه آن تلاش در متقاعدسازی همگانی است. هر بار که رادیو یا تلویزیون را روشن می کنیم و یا کتاب یا مجله ای را می گشاییم، در معرض بمباران اطلاعاتی قرار می گیریم که سعی دارند ما را متقاعد سازند تا فراورده های آنها را خریداری کرده و یا به نامزد انتخاباتی یا حزب سیاسی خاصی رأی بدهیم یا ایده و اصول مختلف مطرح شده را بپذیریم. حتی زمانی که با دوست، همسر، والدین، راننده تاکسی و ... نیز تعامل می کنیم همواره با مسائلی روبرو می شویم که از ما خواسته می شودبرداشت آنها را از آنچه درست، واقعی و یا زیبا است، بپذیریم.

اما آیا پذیرش بی چون و چرای اطلاعاتی که دریافت می کنیم، از ما انسانی بی اراده و عاری از نیروی تفکر یا عقل سلیم نمی سازد؟ چنین فردی تسلیم محض محیط است و همواره بر اساس اصول دیگران و بر پایه خواست محیط زندگی می کند و قادر نیست تا از زندگی آنگونه که خودش می خواهد لذت ببرد. مهارت تفکر انتقادی این امکان را برای ما فراهم می آورد که با دریافت اطلاعات و دیدگاه های موجود راجع به مسائل مختلف، صرفنظر از سوگیری های شخصی یا باورها و ارزش های نادرست احتمالی مان، بتوانیم بهترین نتیجه را استنباط کرده و بر اساس آن عمل نماییم.


تفکر انتقادی چیست؟

تفکر انتقادی عبارت است از توانایی تفکر مستقل و تأملی، و فکر کردن به شیوه ای روشن و منطقی. داشتن تفکر انتقادی به معنای مجادله یا انتقاد نسبت به دیگران نیست. بلکه نوعی مهارت است که می تواند در افشاء سفسطه ها و استدلال های نادرست بکار گرفته شود، به علاوه نقش مهمی در استدلال و تکالیف سازنده بازی می کند. تفکر انتقادی به ما کمک می کند تا به کسب دانش بپردازیم، نظریه های خود را بهبود ببخشیم و به استدلال های قوی دست یابیم. همچنین می توان از آن برای پیشبرد فرایند کاری و ارتقاء نهادهای اجتماعی استفاده نمود.

فردی که از مهارت تفکر انتقادی برخوردار است قادر خواهد بود تا:

*پیوندهای منطقی بین ایده های مختلف را درک کند؛

*استدلال های مختلف را شناسایی، سازماندهی و ارزیابی نماید؛

*ناهمسانی ها و اشتباهات معمول در استدلال ها را کشف کند؛

*مشکلات را به طور سیستمیک حل کند؛

*تناسب و اهمیت ایده ها را دریابد؛

*روی توجه و دلائل منطقی باورها و ارزش های شخصی اش تأمل کند.

تفکر انتقادی عبارت است از بررسی و آزمایش موضوعاتی که برای پذیرش ارائه می شوند، به منظور کشف اینکه آیا آنها منطبق با واقعیت هستند یا خیر. این استعدادها علاوه بر آنکه ذاتاً در انسان وجود دارد، نیازمند آموزش و پرورش است.

اهمیت مهارت تفکر انتقادی

تفکر انتقادی بسیار مهم است چرا که فرد را قادر می سازد تا اطلاعات دریافتی را ارزیابی نموده و خطرات عمل بر پایه یک فرض غلط را به حداقل برساند. فقدان این استعداد ذهنی می تواند باعث صدمه، مسمومیت، عدم پذیرش و یا خرابکاری هایی شود که ممکن است فرد را با خطرات مهلکی روبرو سازد. همه افراد به طور ذاتی از این استعداد برخوردارند، اما آنچه که به عنوان یک مهارت زندگی از آن یاد می شود، فراتر از شیوه معمول تفکر انتقادی که انسان را از خطرات مصون می دارد، می باشد.


تفکر انتقادی در این مفهوم، عبارت است از یک فرایند ذهنی تحلیل یا ارزیابی اطلاعات، بویژه بیانات یا موضوعاتی که افراد به عنوان یک اصل ارائه می کنند. تفکر انتقادی فرایندی است شامل: تأمل روی معنای عبارات، بررسی شواهد و استدلال های ارائه شده، و قضاوت راجع به واقعیت ها. افرادی که تفکر انتقادی دارند می توانند این اطلاعات را از طریق مشاهده، تجربه، استدلال، و تعامل با دیگران جمع آوری کنند. اساس تفکر انتقادی را ارزش های عقلانی تشکیل می دهند، از جمله:

تیزبینی، صحت، دقت، مدلل بودن، تمامیت و بی طرفی.


به نوعی می توان گفت تفکر انتقادی در کنار شیوه تفکر خلاق پیش نیاز سایر مهارت های زندگی از جمله حل مسأله، تصمیم گیری، ارتباط مؤثر و روابط سازنده را تشکیل می دهد. فردی که توانایی تفکر انتقادی نداشته باشد نمی تواند راه حل های متعدد برای مسائل را ارزیابی و بهترین شیوه را انتخاب کند و لذا با شکست های متعدد روبرو خواهد شد. در واقع تفاوت تفکر انتقادی و تفکر خلاق نیز در این است که تفکر خلاق منجر به نوآوری و خلق ایده های جدید می گردد، در خالیکه تفکر انتقادی فرد را قادر می سازد تا ایده ها و راه حل های موجود را ارزیابی کرده و بهترین آنها را انتخاب کند.

از دیگر موارد اهمیت تفکر انتقادی می توان به این موارد اشاره نمود:

1)تفکر انتقادی یک مهارت تفکر عمومی است. توانایی تفکر به شیوه ای روشن و منطقی برای هر گونه انتخابی که پیش رو دارید، ضروری و حائز اهمیت است. اگر شما در یکی از حوزه های آموزشی، پژوهشی، مالی، مدیریت و یا قانون مشغول به کار هستید می دانید که داشتن تفکر انتقادی لازمه موفقیت شما در کارتان است. اما این نوع تفکر صرفاً به حوزه های کاری خاصی محدود نمی شود و توانایی خوب فکر کردن و حل مشکلات، مهارتی است که برای همه افراد با هر گونه خط مشی یا حرفه ای که داشته باشند، مفید و لازم می باشد.

2)تفکر انتقادی مهارتی زبانی و ارائه را افزایش می دهد. تفکر روشن و سیستماتیک می تواند نحوه ابراز عقاید را در ما بهبود ببخشد. تفکر انتقادی همچنین با یادگیری چگونگی تحلیل ساختار منطقی موضوعات، توانایی فهم و قوه ادراک را در افراد افزایش می دهد.

3)تفکر انتقادی، خلاقیت را ارتقاء می بخشد. خلاقیت صرفاً موضوعی نیست که با ایجاد ایده های نو ظهور یابد، یعنی تنها تولید راه حل های تازه شرط کافی برای خلاقیت نیست. بلکه فرد خلاق کسی است که بتواند ایده های جدیدی خلق کند که مفید بوده و متناسب با تکلیف حاضر باشند. تفکر انتقادی نقشی بسیار مهم در ارزیابی مفید بودن و میزان تناسب ایده های جدید، انتخاب بهترین آنها و اصلاح آنها در صورت لزوم بازی می کند.

4)تفکر انتقادی برای تأمل و خوداندیشی ضروری است. به منظور داشتن معنا در زندگی و سازماندهی زندگی مان بر طبق آن، ما نیازمند توجیه و تأمل روی ارزش ها، باورها و تصمیماتمان هستیم؛ که تفکر انتقادی ابزار این فرایند خودسنجی را برای ما فراهم می سازد.


شکل گیری مهارت تفکر انتقادی

با وجودی که اغلب افراد با این موضوع که تفکر انتقادی یک مهارت فکری مهم است موافق هستند، اما اکثر آنها نمی دانند که چگونه می توانند این مهارت را در خودشان ایجاد یا بهبود بخشند. یک علت آن این است که تفکر انتقادی یک مهارت فوق تفکر است و نیازمند تأمل دقیق روی اصول صحیح استدلال و بکارگیری یک تلاش آگاهانه برای درونی سازی آنها و اجرای آنها در زندگی روزمره می باشد. همانگونه که مشهود است این کار آسان نیست و تقریباً به یک دوره طولانی تمرین و ممارست نیاز دارد.

استعداد ذاتی افراد برای استدلال متفاوت است. روانشناسان همچنین کشف کرده اند که سوگیری های پایدار یا سفسطه هایی در استدلال های بشر وجود دارد. کسب دانش صریح راجع به این قیود شناختی و اصول صحیح استدلال می تواند به ما کمک کند تا مهارت تفکر انتقادی خود را تا اندازه ای بهبود بخشیم.

با این وجود، تنها آگاهی از اصولی که استدلال خوب و بد را متمایز می سازند، کافی نیست. به عنوان مثال شخص ممکن است درک کاملی از اصول بازی تنیس داشته باشد، اما هنوز در اجرا و بکار بستن این اصول در بازی واقعی شکست بخورد. به طور مشابه، لازمه تفکر انتقادی نیز رشد توانایی درونی سازی اصول استدلال بهینه، و کسب آمادگی اجرای این اصول در زندگی روزمره می باشد. اشکال عمده دوره های آموزش تفکر انتقادی نیز آن است که اغلب تنها به ارائه نظری اصول استدلال می پردازند و از پشتوانه عملی برای چگونگی اجرای این اصول در موضوعات واقعی برخوردار نیستند.


کسب دانش و تمرین برای کسب مهارت تفکر انتقادی تنهازمانی به نتیجه خواهد رسید که فرد از نگرش مثبت و انگیزش کافی برای یادگیری این مهارت برخوردار باشد. نگرش های زیر اگرچه غیر معمول نیستند، اما موانعی برای رسیدن به تفکر انتقادی به حساب می آیند:

*من بیشتر ترجیح می دهم دیگران به من بگویند چه کاری بکنم و چگونه انجام دهم، تا اینکه خودم بخواهم به آن برسم؛

*من همان کاری را انجام می دهم که به نظرم خوب است. دوست ندارم راجع به تصمیماتم خیلی فکر کنم؛

*من معمولاً اشتباهاتی را که مرتکب شده ام، مرور نمی کنم؛

*از اینکه خودم بدنبال کشف چیزی باشم، متنفرم؛

*از افرادی که مسائل را مبهم می گذارند و به جای اینکه پاسخ آن را بگویند، آن را به بحث می کشانند، خوشم نمی آید؛

*دوست ندارم مورد انتقاد واقع شوم؛

*اگر خودم با چیزی موافق باشم، برایم مهم نیست که چرا دیگران با من موافق نیستند.

         

برای تقویت تفکر انتقادی، تأمل روی دلایل باورها و اعمال از اهمیت بسزایی برخوردار است. فرد همچنین باید اشتیاق زیادی برای درگیر شدن در مذاکرات، اشتباه کردن احتمالی، تغییر عادات بد قبلی، و پرداختن به پیچیدگی های زبانشناختی و مفاهیم انتزاعی داشته باشد.

 

مؤلفه های مهارت تفکر انتقادی

تفکر انتقادی را می توان در برگیرنده دو جنبه زیر دانست:

1)مجموعه ای از مهارت های شناختی شامل تحلیل، ترکیب، تفسیر، توصیف، ارزیابی، تعمیم، استنباط، روشنگری، مقایسه و تشخیص استدلال های غلط.

2)توانایی و تعهد فکری برای بکارگیری این مهارتها در هدایت رفتار.

 

تفکر انتقادی، صرفاً جمع آوری اطلاعات نیست. فردی که حافظه خوبی دارد و از دانش بسیاری نیز برخوردار است لزوماً نمی تواند دارای تفکر انتقادی نیز باشد. کسی که این مهارت را دارد قادر است بر اساس دانشی که دارد پیامدها را استنباط کند، و می داند که چطور از اطلاعاتش برای حل مشکلات استفاده کند و چگونه به جستجوی منابع اطلاعاتی مناسب بپردازد.

برای تبدیل شدن به فردی با تفکر انتقادی، در ابتدا باید تا آنجا که ممکن است درباره همه چیز به جمع آوری اطلاعات پرداخت تا صرفاً به یک حوزه اختصاصی یا موضوعات خاص محدود نشویم. این مسأله مهم است چون نداشتن دامنه اطلاعاتی وسیع و یا بدتر از آن نداشتن قوه قضاوت صحیح، دیدگاه ما را در حین تحلیل موضوعات یا موقعیت های مختلف محدود می سازد، به ویژه در مورد موضوعاتی که دامنه وسیعی از مسائل را در بر می گیرند، و لذا ممکن است به نتیجه گیری یا استنباطی ضعیف و ناپخته دست یابیم. با وجودی که آگاهی هر چه بیشتر راجع به یک مسأله خاص، بد نیست اما اطلاعات جزیی در قضاوت راجع به موضوعات دیگر که محتوای متفاوتی دارند، کاملاً بی فایده و بلا استفاده خواهد بود. بنابراین به جای اینکه با پرداختن بیش از حد به جزئیات هر موضوع، زمان و نیروی فکر خود را بیهوده صرف کنید، سعی کنید با بررسی اصول کلی موضوعات مختلف، به دامنه اطلاعات خود بیفزایید.

فرایند تفکر انتقادی را می توان به ترتیب زیر در نظر گرفت:

1)گردآوری نظرات راجع به همه جنبه های وابسته به یک مسأله و همچنین استدلال های منطقی که هر یک را پشتیبانی می کند؛

2)شکستن استدلال ها به موضوعات تشکیل دهنده آنها و استخراج تلویحات اضافی از این موضوعات؛

3)بررسی این موضوعات و تلویحات از نظر تناقضات درونی؛

4)تعیین ادعاهای ضدیت بین استدلال های مختلف و وزن دهی نسبی به این ادعاها:

*زمانی که ادعاها از حمایت قوی به ویژه زنجیرهمحکمی از استدلال ها یا منابع جدید متعددی برخوردارند، وزن بیشتری به آنها بدهید؛ و زمانی که ادعاها متناقض هستند، وزن کمتری به آنها بدهید.

*وزن دهی را بر اساس میزان ارتباط و تناسب اطلاعات با مسأله اصلی تنظیم کنید.

*ادعاهای باور نکردنی برای توجیه نیازمند حمایت و پشتوانه کافی هستند؛ در غیر اینصورت، باید این ادعاها را در زمان قضاوت نادیده بگیرید.

5)وزن ادعاهای مختلف را ارزیابی کنید.

تفکر انتقادی متضمن آن نیست که فرد حتماً به نتیجه گیری های درست و صحیحی دست می یابد. اولاً فرد ممکن است همه اطلاعات مربوطه را در دست نداشته باشد و در واقع شاید مهمترین اطلاعات از نظر او دور مانده و یا حتی قابل دستیابی نباشد. و دیگر اینکه پیش داوری و سوگیری های شخصی ممکن است مانع از جمع آوری و ارزیابی مؤثر اطلاعات در دسترس گردند.

به منظور کاهش سوگیری های شخصی، می توانید در طول فرایند تفکر انتقادی از مقیاس های مختلفی استفاده کنید. مثلاً به جای اینکه بپرسید "چطور این موضوع با عقاید من متناقض است؟"، بپرسید که "خود این موضوع چه معنایی را در بر دارد؟"

در مراحل اولیه جمع آوری و ارزیابی اطلاعات، شخص باید قضاوت کاملاً بی طرفانه داشته باشد (مثل زمانی که یک فیلم تماشا می کند و یا وقتی یک رمان می خواند). برای این کار باید یک رویکرد ادراکی داشته باشد نه یک رویکرد قضاوتی؛ یعنی هر آنچه را که توسط قوای ادراکی اش درک می کند، بدون تغییر یا اعمال نظر شخصی جزو اطلاعات جمع آوری شده راجع به موضوع در نظر بگیرد. (در واقع، رویکرد قضاوتی تنها باید در مرحله آخر تفکر انتقادی و برای ارزیابی استدلال ها مورد استفاده قرار گیرد).

افراد باید از احتمال اشتباهات شخصی شان آگاه باشند، از طریق:

1)پذیرش اینکه هر فردی از سوگیری های ناهشیار برخوردار است و به تبع آن ممکن است هر گونه رأی انعکاسی را مورد تردید قرار دهد؛

2)اتخاذ یک جایگاه خارج از منیت و همراه با فروتنی و تواضع

3)تغییر باورهای قبلی که فرد قویاً آنها را حفظ کرده بوده اما اکنون رد شده اند؛

4)تشخیص اینکه علیرغم پیشروی بهینه، هنوز ممکن است نقاط کور فراوانی برای فرد وجود داشته باشد.

و سرانجام اینکه فرد می تواند با استفاده از روش سقراطی، یک استدلال را ارزیابی کند. یعنی سؤالاتی بازپاسخ از این قبیل را مطرح کند:

*منظورت از ..... چیست؟

*چطور به این نتیجه رسیدی؟

*چرا فکر می کنی که حق با تو است؟

*منبع اطلاعت تو چیست؟

*براساس چه فرضی به این نتیجه گیری رسیده ای؟

*از کجا بدانم که چیزی که می گویی صحیح است؟

 

هفت قاعده برای تقویت تفکر انتقادی

تفکر انتقادی، یک مهارت نسبی است و هیچ کس نمی تواند ادعا کند که آن را به طور کامل فراگرفته و بکار می بندد. همه افراد تقریباً از درجات مختلفی از این مهارت برخوردارند، اما اغلب آنها نمی دانند چگونه این استعداد را در خودشان کشف و شکوفا نمایند. راهبردهایی که در ذیل ارائه شده است که به شما کمک می کند تا بتوانید مهارتهای تفکر از جمله شیوه تفکر انتقادی را در خودتان بهبود ببخشید:

1)همواره سطح بهینه ای از شک گرایی داشته باشید؛

شک گرایی، داشتن این باور است که دانش و بصیرت، سخت بدست می آید. شک گرایی در قالب یک نگرش بدین معنا است که فرد معتقد باشد که هر ایده جدیدی که به وی ارائه می شود اشتباه است تا زمانی که شواهد مستدل و معقولی برای صحت آن فراهم آید.

به اطلاعات جدیدی که دریافت می کنید بر اساس ارزش ظاهری آنها را به دقت بررسی و موشکافی کنید.

این حساسیت به ویژه در مورد ادعاهایی که به نظر قابل تردید می رسند و یا با تجربیات واقعی شما سازگار نیستند، ضروری است. اگر افراد یا گروه هایی ادعا کنند که می توانند به شما نیروی مافوق بشری را آموزش دهند، شما را به سرعت ثروتمند کنند، یا به شما کمک کنند تا در زمان اندک و بدون هیچ تلاشی چاق یا لاغر شوید، شما باید در این گونه موارد به شدت شک گرا بوده و به آسانی ادعای آنها را نپذیرید؛ بلکه از آنها بخواهید شواهد کافی در حمایت از ادعاهایشان ارائه دهند.

2)به دنبال داده های محکم و بنیادی باشید، نه فرضیات، استدلال ها و نتایج؛

داده ها، اطلاعات خام راجع به دنیا هستند. هر گونه استدلال یا نتیجه گیری به داده ها یا اطلاعات خام نیاز دارد. اگر فردی سعی داشته باشد ایده ای را بدون پشتوانه ای از داده های عینی و باور گردنی به شما ارائه دهد، نباید آن را بپذیرید مگر اینکه این قبیل داده ها وجود داشته باشند.

داده هایی بهتر هستند که از عینیت بیشتری برخوردار باشند. مثلاً "رنگ چشم مریم قهوه ای است" یا "فاصله تهران – اصفهان 414 کیلومتر است" داده هایی کاملاً عینی و مسلم هستند. برعکس، داده هایی مثل "مریم واقعاً زیبا است" یا "اعضای این انجمن قابل اطمینان هستند" در برگیرنده موضوعاتی هستند که نوعی قضاوت ارزشی را در بردارند و ممکن است همه با آنها موافق نباشند. داده ها قبل از اینکه به عنوان یک اصل معتبر در نظر گرفته شوند، باید توشط بیش از یک منبع غیروابسته تأیید شده باشند.

3)تا زمانی که داده و اطلاعات کافی در دسترس ندارید، هیچ نتیجه ای نگیرید؛

چیزهای زیادی در دنیا وجود دارند که ما نمی توانیم به سادگی آنها را تأیید کنیم. در مواردی که داده کافی برای نتیجه گیری وجود نداشته باشد، تنها پاسخ قابل قبول "نمی دانم" است.

پذیرش این موضوع برای اغلب افراد بسیار دشوار است. به نظر می رسد که طبیعت انسان بر این باور است که دادن هر گونه پاسخی بهتر از پاسخ ندادن است. اما این تنها نگرشی ساده لوحانه و نادرست است. نتیجه گیری یا اظهار نظر راجع به چیزی که اطلاع کافی در آن زمینه ندارید هم خودتان را گمراه می کند و هم دیگران را نسبت به ایده ها و استدلال های شما نامطمئن می سازد.

4)در جستجوی فرض ها و اصلاح آنها باشید؛

فرض ها، داده هایی هستند که زیربنای استدلال هایی را تشکیل می دهند که که کاملاً روشن و صریح ارائه نمی شوند. هر استدلالی در ابتدا بر پایه فرض ها گذارده می شود، چرا که بشر از دانستن همه چیز ناتوان است.

حتی استدلال هایی که توسط دانشمندان نیز ارائه می شوند، بر مبنای فرض های مطرح می گردند که از امکان اثبات برخوردار نیستند. اکثر حقایق علمی به وسیله آزمایش مورد تحقیق قرار می گیرند، اما بدیهی است که هیچ آزمایشی کامل و بی عیب نخواهد بود. علیرغم زمان بسیاری که برای آزمودن یک فرضیه صرف می کنید، نمی توانید آن را در همه شرایط بیازمایید. دیر یا زود، شما باید فرض کنید که تنها به این دلیل که فرضیه شما در برخی شرایط خاص صحیح است، پس در سایر شرایط نیز صادق خواهد بود. دانشمندان همچنین فرض می کنند که آینده نیز همانند گذشته جریان خواهد داشت. برای مثال "چون نیروی جاذبه زمین از زمان کشف آن تاکنون به این شیوه بوده است. پس در آینده نیز همینطور خواهد بود".

قبل از پذیرش هر استدلالی، باید به دنبال کشف فرض های زیربنایی آن باشید تا آنها را از نظر اعتبار و موثق بودن بررسی کنید. مثال زیر به شما نمونه ای از روش بررسی این فرض ها را نشان می دهد:

الف-"یک روز، وسائل ماشینی ما آنقدر هوشمند می شوند که تصمیم می گیرند ما را بکشند"

ب- "چرا باید ماشین ها بخواهند عمداً ما را از بین ببرند؟"

الف-"و آنوقت آنها می توانند دنیا را بدون دخالت ما اداره کنند".

ب-"چرا باید ماشین ها بخواهند دنیا را اداره کنند؛ انگیزه آنها چه خواهد بود؟"

الف-"و درآنصورت آنها هرگز خاموش نخواهند شد"

 

ب-"اگر ما امروز ماشین ها را خاموش کنیم، به نظر نمی رسد که تهدیدی برای ما به حساب بیایند و لازم باشد که از آنها بترسیم. چه چیز باعث شده که تو اینطوری فکر کنی؟"

5)از موقعیت هایی که ممکن است نتیجه شما غلط از آب درآید، غافل نشوید؛

همانطور که پس از گرفتن یک نتیجه خاص، به دنبال موارد و موقعیت هایی هستید که با نتیجه گیری شما جور باشد، باید در جستجوی موقعیت هایی نیز برآیید که احتمالاً این نتیجه با آنها ناسازگار باشد. اگر به چنین موقعیت هایی برخورد نکردید، احتمالاً به اندازه کافی برای یافتن آنها سعی نکرده اید.

برای مثال اگر فردی بگوید "همه مردم ایران موسیقی پاپ را دوست دارند"، باید سعی کند نمونه هایی از مردم ایران را بیابد (حتی یک نمونه) که آشکارا اظهار کند که موسیقی پاپ را دوست ندارد یا حتی از آن متنفر است. بدون شک اگر خوب بگردد، به چنین افرادی برخورد خواهد کرد.

هرگاه می پذیرید که چیزی درست است، حتماً از طریق جستجوی افرادی که با آن ایده موافق نیستند، تفکر خود را به چالش بکشانید. نظر آنها را با حفظ بی طرفی کامل بشنوید و آنها را برای آزمون مجدد باورهای خودتان بکار ببندید.

6)تلاش کنید تا بر سوگیری های شخصی تان غلبه نمایید؛

همه افراد از سوگیری ها، ارزش ها و باورهای شخصی برخوردارند که می تواند قضاوت های آنها را تحت تأثیر قرار دهد. شما باید جداً سعی کنید که در حین ارزیابی اطلاعات جدید، تا جایی که ممکن است درونیات خودتان را دخالت ندهید. در برابر ایده ها و داده های جدیدی که دریافت می کنید، از همان ابتدا موضع نگیرید؛ بلکه نسبت به آنها تواضع داشته و همواره آگاه باشید که غیر ممکن است فردی بتواند همه چیز را بداند و همیشه درست بگوید (حق با او باشد). اطلاعات را با دیدگاهی بی طرفانه و بر پایه ارزش های داده ای که به شما می دهند، دریافت کنید و دنیای درونی خودتان را وارد آنها نسازید.

7)در رویارویی با داده های جدید، حاضر باشید که نتایج خود را تغییر دهید؛

جان مینارد کینس اقتصاددان معروفی که به تناقض گویی متهم شده بود، می گوید: "وقتی حقایق عوض می شوند، من ناچارم ذهن خودم را تغییر دهم. شما چکار می کنید؟"

این نگرش، در نوع خود قابل تحسین است. همه ما تصمیم گیرندگان ناکامل و فناپذیری هستیم که تنها بر اساس پاره ای از داده هایی که واقعاً نیاز داریم، به نتیجه گیری می پردازیم. این واقعیت را بپذیرید که همه ما ایده ها و باورهای زیادی داریم که نادرست هستند. وقتی دنیا به شما ثابت می کند که تاکنون باور غلطی در ذهن خود پرورانده اید، پذیرا بوده و حاضر باشید تا آن باور غلط را تغییر داده یا اصلاح کنید و از تعصبات خشک و ناروا نسبت به عقایدتان اجتناب کنید.

مرکز مشاوره روان آوا

مطلب قبلی مهارت حل مسئله Problem Solving Skill
مطلب بعدی بعنوان همسر خیانت دیده، اگر خواهان ادامه زندگی مشترک هستید، چه کارهایی باید انجام دهید؟
چاپ
78664 به این مطلب امتیاز دهید:
2.9

4 نظرات مطلب "تفکر انتقادی | Critical Thinking"

حمیدرضا پوررضا

با عرض سلام و تشکر

در صورت امکان موارد گفته شده را بصورت کیس استادی مطرح کنید ممنون می شوم


مرکز مشاوره

سلام دوست گرامی

حتماً در مقالات بعدی مثال های روشن و Case Study از هرکدام خواهیم آورد

ممنون از دقت نظر شما


maryam

با سلام.مرسی از همچین مطلب ارزنده ای. .لطفا رفرنس رو بفرمایید


not knowing

باسلام وخسته نباشید،ازاینکه این فرصت روبرای من فراهم میکنیدبسیارممنونم.

من اسمم س هست و26سال سن دارم فرزند اول خانواده ام هستم ودوبرادردارم پدرم روازدست دادم وتحصیلات فعلی من تامقطع دیپلم هست.

سعی میکنم اصل مطلب روبدون حاشیه واحساساتی که الان دارم بنویسم امیدوارم که پاسخی ازشما دریافت کنم که کمکم کند.من اعتیادداشتم ومدتی هست که باانجمنی تحت عنوان انجمن معتادان گمنام NAآشناشدم واوایل ورودم تقریبابرام قابل قبول بود محتویات،اخلاقیات وآموزه های این انجمن امابعدازمدتی روحیه من وخصوصاازلحاظ روانی به دوگانگی کشیده شدم!وبعدازتحقیق جایی رودرگوشی همراهم جستجوکردم که انجمن و کلیات انجمن رومورد نقدوبررسی دقیق والبته منصفانه قرار داده است سایتی هست تحت عنوان www.12ghadamiha.irکه بامطالعه من درصورت مراجعه فرد به این سایت ودرکل نقدوبررسی انجمن به دوگانگی وشک کشیده شدم وازلحاظ روانی به هیچ وجه احساس امنیت نمیکنم نهایتا نه توان مالی ومادی رو دارم که مشاوره وکمک بگیرم که درحقیقت خودم رو ازدوگانگی وعذاب روحی روانی آزادکنم . . و نه شخص ومکان به خصوصی رو دارم که واقعا توان راهنمایی ونجات من رو داشته باشد شماروپیداکردم وملتمسانه ازشمااین خواهش رودارم که جوابی به من بدید که طبق مطالعات شما ودیدگاه شما باشد. بی صبرانه منتظر پاسخ شما وامیدشماهستم . . .

بسیارازشماممنونم

***************************************************************

جواب

با سلام

من فکر می کنم همکاران جواب شما را داده باشند اما با این وجود باز هم تاکید می کنم این گروه ها اثربخشی خوبی داشته اند و سود آنها بسیار بسیار بیشتر از ضررشان بوده است.

بنابراین بهتر با یک نگاه نسبی گرا به این موضوع نگاه کنید. جالب است بدانید در مشاوره های ازدواج برای کسانی که در این گروه ها حضور یافته اند بارها مشاهده شده است که نگرش ها و طرز فکر مثبت بیشتری نسبت به مشاوره دارند. که این به واسطه آموزش هایی است که در ان گروه ها داده شده است.

به هر صورت انچه که مسلم است هر انجمن، مرکز و یا گروهی می توانند جنبه های مثبت و منفی بسیاری را با هم داشته باشند.

با تشکر از شما

لطفا برای ارسال نظر وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید

x
soap2day