افسردگی شدید
عده ای به غلط تصور می کنند که افسردگی تنها احساس غم و اندوه است؛ در حالی که بیماری افسردگی اختلال در خلق است و این همه جنبه های زندگی را تحت تأثیر منفی خود قرار می دهد.
افسردگی شدید
عده ای به غلط تصور می کنند که افسردگی تنها احساس غم و اندوه است؛ در حالی که بیماری افسردگی اختلال در خلق است و این همه جنبه های زندگی را تحت تأثیر منفی خود قرار می دهد. بنابراین با یک بیماری بسیار جدی روبرو هستیم که درمان مشخص و موفقیت آمیزی دارد و در صورت عدم تشخیص و درمان، به راحتی می تواند مانع موفقیت های فرد شود. بنابراین لازم است به این بیماری توجه شود و در صورت مشاهده آن حتماً برای درمان برنامه ریزی جدی داشته باشید.
علائم و نشانه های بیماری افسردگی شدید
1.احساس غمگینی و ناامیدی، یا تحریک پذیری و عصبانیت
فرد افسرده معمولاً احساس پوچی می کند؛ خیلی زود به گریه می افتد و بیشتر اوقات بغض دارد. گاهی نیز ممکن است از گریستن ناتوان باشد. این احساس با غمگینی معمولی متفاوت و با آشفتگی واقعی روانی همراه است. به علاوه غالباً دلیل منطقی برای آن یافت نمی شود یا کمیت این احساس با دلیل آن همخوان نیست. گاهی اوقات در افراد افسرده عصبانیت های شدید دیده می شود. به این عصبانیت، تحریک پذیری یا "از کوره در رفتن" گفته می شود. از آن جایی که فرد افسرده، خسته، بی انرژی و فاقد حال و حوصله معمول است، قدرت تحمل وی در مقابل مشکلات و مسائل پایین آمده و در مقابل کوچکترین موضوعی با عصبانیت و پرخاشگری واکنش نشان می دهد.
2.کاهش علاقه یا لذت
افراد افسرده، منزوی و گوشه گیر شده و ارتباط خود را با دیگران کاهش می دهند، زیرا دیگر مانند گذشته از چنین برنامه هایی لذت نمی برند و علاقه ای به آن ندارند. افت عملکرد و افت تحصیلی نیز که در آنان دیده می شود نیز تا حدی ناشی از همین موضوع است. زیرا علاقه ای به درس ها و فعالیت های تحصیلی خود ندارندئ یا دیگر از آن لذت نمی برند.
3. اشکال در خورد و خوراک (کم خوری یا پرخوری)
بعضی از افراد افسرده، دچار کم اشتهایی و بی اشتهایی شده و درنتیجه پس از گذشت مدتی دچار کاهعش وزن می شوند. یعنی بدون آنکه بخواهند یال رژیم بگیرند کاهش وزن پیدا می کنند. برخی دیگر از افراد افسرده دچار پرخوری و پراشتهایی شده و در نتیجه اضافه وزن پیدا می کنند.
4.اشکال در خواب و خوابیدن (پرخوابی، کم خوابی یا بد خوابی)
در افسردگی معمولاً خواب فرد دچار مشکل می شود. مشکل خواب خود را به صورت های مختلفی نشان می دهد مانند پر خوابی که در این حالت، شخص برای فرار از دنیایی که برای او چیز خوشی ندارد و برای فرار از مشکلات زندگی خود و به خصوص رنج ناشی از افسردگی به خواب پناه می برد. ساعات خواب او افزایش می یابد. گاهعی اوقات، چرخه خواب و بیداری به هم می ریزد. یعنی غالباً شب ها بیدار است و روزها می خوابد.
گاهی اوقات مشکل خواب خود را به صورت کاهش خواب نشان می دهد و فرد قادر نیست در ساعاتی که اکثر مردم می خوابند یا خود قبلاً می خوابیدند، در خواب باشد. کم خوابی گاهی به این صورت است که فرد دیر می خوابد و زود بیدار می شود، یعنی به صورت سحرخیزی است و فرد بدون اینکه بخواهد، صبح ها زود بیدار می شود. گاهی نیز مشکل خواب، خود را به صورت بدخوابی نشان می دهد. در این حالت، خواب شخص ناراحت است و با بیدار شدن های مکرر در طول مدت خواب همراه است. معمولاً خواب بیماران افسرده با کابوس و خواب های ناراحت کننده و وحشتناک همراه است.
در هر حال، خواب فرد افسرده رضایت بخش نیست. به همین دلیل، صبح ها که فرد از خواب بیدار می شود سرحال و سرزنده نیست، بلکه با خستگی و کسالت از خواب بیدار می شود.
5.کاهش انرژی یال احساس خستگی
یکی از نشانه های افسردگی، خستگی پذیری است. یعنی فرد احساس خستگی می کند. احساس خستگی و کوفتگی را بسیاری از بیماران افسرده گزارش می دهند. در مواردی هم، فرد در بدن خود دردهای خاصی تجربه می کند مانند پا درد، کمردرد، پشت درد، سردرد، دل درد و مواردی مشابه آن و وقتی به پزشک مراجعه می کند، پزشک علت یا عامل بدنی خاصی را پیدا نمی کند. به عبارت دیگر فرد از نظر بدنی و جسمی مشکلی ندارد ولی از دردهایی رنج می برد. گاهی اوقات نیز بیمار از نداشتن انرژی و احساس ضعف و ناتوانی شکایت می کند.
6.کندی روانی – حرکتی یا بی قراری
بعضی از افراد افسرده، حرکات، رفتار و اعمالشان کند می شود به طوری که دیگران می گویند "چرا اینطور شدی قبلاً فرزتر و چالاک تر بودی". نه تنها حرکات بلکه فکر این افراد هم کند می شود. یعنی برای مثال اگر قبلاً یک ضرب دو رقمی را به راحتی انجام می دادندحالا سخت تر و کند تر از قبل می توانند حتی فکر کنند. گاهی اوقات افراد افسرده دچار بی قراری می شوند. به این ترتیب که قادر نیستند یک جا بنشینند یا بمانندو مرتباً از یک اتاق به اتاقی دیگر حرکت می کنند.
7.اشکال در تمرکز، تفکر، حافظه و تصمیم گیری
در افسردگی تمرکز دشوار می شود و فرد مطلبی را می خواند ولی حواسش جای دیگری است و دوباره می خواند ولی حواسش دوباره پرت می شود. افسردگی فکر کردن رات مشکل تر می کند و فرد باید به خود فشار بیاورد تا بتواند درباره موضوعی به درستی فکر کند. فرد افسرده معمولاً وسایل خود را گم می کند یا نمی داند آن را کجا گذاشته است و باید مدام در جستجوی آن باشد چون حافظه فرد اختلال پیدا کرده است. مشکل حافظه بیماران به آن دلیل است که اشتغال ذهنی زیادی با مسائل و موضوعات گوناگون دارند. افراد افسرده "فکر و خیال های" زیادی دارند. به همین دلیل حجم حافظه آنان با مسائل و موضوعات دیگری که به شدت با منفی گرایی توام است اشغال شده و در نتیجه قادر نیست که مسائل و موضوعات جدید را در خود نگه دارد.
علاوه بر این در افسردگی فرد دچار تردیدهای زیادی می شود و نمی تواند مانند همیشه، درباره مسائل فکر کند و تصمیم بگیرد. به همین دلیل، از عوارض اساسی افسردگی ها، افت عملکرد و افت تحصیلی است. زمانی که فرد نمی تواند تمرکز و توجه داشته باشد، به درستی فکر کند، حافظه اش ضعیف شده و قادر نیست در مورد درس ها و فعالیت ها و کارهای عملی خود به درستی تصمیم گیری کند و مرتب دچار شک و تردید می شود آیا می توان کارکرد و بازده فرد مناسب باشد.
8.احساس بی ارزشی، گناه یا عذاب وجدان
در افسردگی فرد احساس می کند آدم بدی است، بی فایده است، کسی به او ارج نمی گذارد. یا دچار احساس عذاب وجدان است و از کارهای معمولی و عادی احساس گناه می کند و خود را سرزنش می کند. عزت نفس ضعیف یکی از همراهان اصلی افسردگی است. فرد خود را موجودی بی ارزش می داند که وجودش برای دنیا زاید است. نا امیدی و درماندگی نیز یکی دیگر از علائم افسردگی است. فرد امیدی به بهبود و بهتر شدن اوضاع ندارد. احساس می کند که راهی برای راهی برای رهایی از بیماری، مشکلات و شرایطی که از آن رنج می کشد ندارد.
9. فکر کردن به مرگ، مردن و خودکشی
در افسردگی شدید(اساسی)، فرد زندگی را بی ارزش و بی فایده مکی داند. به مرگ یا مردن یا به افرادی که فوت کرده اند می اندیشد و مردن را بهتر از زندگی کردن می داند. گاهی اوقات، بعضی از بیماران افسرده به خودکشی فکر می کنند و عده ای از آنان به خودکشی اقدام می کنند.
برای آنکه تشخیص دهیم فردی دچار افسردگی اساسی است، باید حداقل به مدت دو هفته، در بیشتر روزهای هفته و در بیشتر اوقات روزهای آن هفته، حداقل پنج نشانه از نشانه های بالا را داشته باشد و حداقل یکی از پنج علامت باید، علامت های یک یا دو باشند.
چنانچه علائم و نشانه های بالا را در خود یا دیگری مشاهده می کنید، بدون تردید نیاز به مشاوره و یا خدمات روانپزشکی دارید. حتی اگر اشتباه کرده باشید چیزی را از دست نداده اید، فقط اطمینان یافته اید که مشکلی وجود ندارد و اگر هم واقعاً بیماری افسردگی در میان باشد به موقع تشخیص داده شده و مراحل درمانی انجام خواهد گرفت.