تأثيرات قلدری بر قرباني
قربانی قلدری
تأثيرات قلدري بر قرباني
تاثيرات عاطفي:
قربانيان قلدري احساس اضطراب، انتقام جويي، خشم، عجز، يأس، افسردگي، ترّحم به خود، سرشكستگي (تحقير) همگاني را گزارش كرده اند (هازلر،2000). مطالعات زيادي وحشت يك قرباني را از رفتارهاي قلدرانه با وحشت يك سرباز كه در جنگ بوده است، برابر مي دانند. نتايج مطالعه اي، نشان داد كه قربانيان نشانگان استرس پس از ضربه دارند. هم قربانيان قلدري و هم كساني كه نشانگان استرس پس از ضربه دارند، علائم شبيه به هم دارند. اين نشانه ها عبارتند از؛ افسردگي، تفكر دربارة گذشته، كرخت شدگي عاطفي، مشكلات خواب، نگراني دائمي، سوء مصرف مواد، اضطراب و يا رفتارهايي كه به فرد آسيب مي رساند. افراد ممكن است طغيان خشم داشته باشند و يا به آساني تحريك شوند. واكنشهاي شديد به قلدري كردن، كه بعنوان يكي از دلايل رويدادهاي بسيار خشن در محيط هاي آموزشي مي باشند، در سالهاي اخير توجه بسيار زيادي را از جانب رسانه ها دريافت مي كنند (قلدري نه، 2005، وزارت آموزش و پرورش آمريكا، 2004). بنظر مي رسد اگر رخداد تكانشي بوسيلة شخص آغاز شده باشد، نشانه ها بدتر مي شوند (كانون خدمات نوجوانان،2002). كودكان و نوجواناني كه مورد قلدري قرار گرفته اند احتمالاً بيش از ديگر كودكان بوسيله همسالان شان ناديده گرفته شده اند (يعني نه مورد تنفر بوده اند و نه دوست داشته شده اند) و يا طرد شده اند (يعني بسيار مورد تنفر بوده اند) (نابوزوكا و اسميت، 1995، اسچستر،1999).
تاثيرات آموزشگاهي:
احساسي كه در اثررفتارهاي قلدرانه در قرباني ايجاد مي شود باعث مي شود دانش آموز از مدرسه ترك تحصيل كند و ممكن است حضور مرتب آنها بدليل ترس از رفتن به مدرسه رنج آور باشد.تحقيقي در استراليا به اين نتايج دست يافت: 6 درصد از پسران و 9 درصد از دختران گزارش دادند كه بدليل ترس از مورد قلدري واقع شدن در خانه مانده اند. در فنلاند دريافتند كه پسراني كه بطور مرتب مورد قلدري قرار گرفته اند (قرباني بوده اند) 5 بار بيشتر احتمال دارد كه افسرده شوند، و و احتمالاً چهار بار بيشتر گرايشات خودكشي گرايانه داشتند. دختران نيز به احتمال زياد، 3 بار بيشتر افسرده شدهبودند، اما 8 بار بيشتراحتمال داشت كه گرايشات خودكشي گرايانه نشان دهند (كاس، ايوانس و شاه،2003). علاوه براين در ايالات متحده 10درصد از ترك تحصيل ها مربوط به قلدري منظم مي باشند، 90درصد از دانش آموزان عقيده داشتند كه قلدري سبب مسائل تحصيلي يا عاطفي و يا اجتماعي براي قربانيان مي شود (وينهولد و وينهولد،1998).
تاثيرات رفتاری؛
شواهد نشان مي دهد كه نقش قرباني در مدرسه ابتدايي و در ارتباط با زندگي هايي با درآمدكم ايجاد مي شود(شوستر، 1999؛ سوراندر، هلستلا، هلينوس و پيها،2000). قلدري مي تواند منجر به خودكشي گردد. نتايج يك مطالعه نشان داد كه اگرچه نوجوانان بزرگتر به مقدار بيشتري مرتكب خودكشي مي شوند، سالانه در سراسر آمريكا حداقل 300 دانش آموز 10 تا 14 ساله خود را مي كشند، بيشتر از 2000 كودك آمريكايي اقدام به خودكشي مي كنند. بطور نگران كننده اي، بايك ميانگين، 3 دانش آموز در هر دبيرستان ، تلاش مي كنند تا خودكشي كنند (انجمن آمريكايي خودكشي شناسي، به نقل از هازلر،2000). خودكشي غم انگيز تمپست اسميت، در دترويت در سال 2001 و در سن 12 سالگي يادآوري تكان دهنده از ارتباط بين قلدري و خودكشي بود. براساس گزارش،وي به شكل خشمگينانه اي به خاطر رفتار كمرويي،نحوه ي انتخاب لباس و باورهاي مذهبي اش مورد آزار قرار گرفته بود (هانتر، 2001).