آموزش | Education
انواع آموزش از دیدگاه پائولو فریره منتقد و فیلسوف تربیتی مورد بررسی قرار گرفته اند؛ آموزش بانکی, آموزش طرح سؤال. فریره هدف از آموزش بانکی را جامعه پذیری هدفمند و ناسالم می داند وی در کتاب تاریخ ستمدیدگان به تفصیل به این دو نوع آموزش پرداخته است.
انواع آموزش از دیدگاه پائولو فریره
1.آموزش بانکی
2.آموزش طرح سؤال
نکات آموزشی مهم:
1.لزوم پاسخگویی به سوالات کودکان و تحریک حس کنجکاوی آنان
2.پاسخ به سوالات کودکان باید پویا باشد و به صورت دیکته ای نباشد، باید با نوعی مکالمه هدفمند و پویا کودک را به پاسخ مورد نظر برسانیم.
3.همواره حس کنجکاوی را تحسین کرده و برای شکوفایی آن تلاش کنیم.
4.موقعیت ها و محرک های جدیدی را برای کودک فراهم کنیم تا با آنها روبرو شود.
5.هر از گاهی طرز فکر و روش های یادگیری خود را بررسی کنیم تا اگر نیاز به تغییر دارند تغییر دهیم.
مقدمه
پائولو فریره (1921-1995) یک متفکر و فیلسوف برزیلی منتقد بود که نظریات جنجالی درباره آموزش و پرورش داشت. وی معتقد بود آموزش و پرورش وسیله ای است در دست قدرتمندان برای اینکه بتوانند نوجوانان و کودکان را آماده نوعی جامعه پذیری نمایند.
جامعه پذیری که بخشی از آن مربوط به سبک زندگی و کار کردن و همچنین یادگیری چگونه رفتار کردن در جامعه است. وی معتقد بود آموزش و پرورش در حقیقت سلاحی است که به وسیله آن صاحبان قدرت افراد را برای اطاعت پذیری و سر به راه بودن تربیت می کنند. این منتقد و نظریه پرداز کتابی با عنوان تاریخ ستمدیدگان نگاشت که مورد توجه بسیاری از کارشناسان و نظریه پردازان حوزه تعلیم و تربیت قرار گرفت.
فریره در کتاب تاریخ ستمدیدگان اینگونه می نگارد که به طور کلی دو نوع آموزش وجود دارد:
1.آموزش بانکی
2.آموزش طرح سؤال
آموزش بانکی:
در این نوع از آموزش سعی می شود به یادگیرنده از منبع یا منابعی مطالبی آموزش داده شود. این منابع مشخص است و از سوی آموزگار، معلم یا استاد به یادگیرنده منتقل می شود. نحو نشستن و تدریس در این شیوه از آموزش نیز به نظر پائولو فریره به این ترتیب است که معلم در جای ویژه ای می نشیند و یادگیرندگان بر روی نیمکت و به طور منظم روبرویش می نشینند. یادگیرندگان از خود نوآوری نداشته و تمامی صحبت ها و مطالبی را که آموزگار بازگو می کند یادداشت نموده و آنها را به خاطر می سپارند و باید به یاد داشته باشند که اگر جایی نیز شکی به مطالب داشتند این از کج فهمی آنهاست وگرنه مطالب بسیار درست و شیواست.
در این نوع آموزش یادگیرنده حق ندارد بر خلاف طبقه بندی یا ترتیبی که بیان شده مطلبی را بازگو کند. در حقیقیت وجه تسمیه این نوع آموزش هم به همین دلیل است زیر همانند یک بانک عمل می کند به این صورت که فقط آموزش جنبه امانتداری و نگهداری دارد و فرد دخل و تصرفی در آن نخواهد داشت. و بهترین شکل آن هم این است که هر چه بیشتر شبیه به منبع اولیه باشد.
آموزش طرح سؤال:
در آموزش طرح سؤال منبع آموزش نامشخص و یا بسیار متعدد است و نکته مهم در این نوع آموزش خلاقیت و نوآوری است. در حقیقت ارزش و آرمان در این نوع آموزش این است که یادگیرنده نکته جدیدی را بیابد. و کاشف بودن را تجربه نماید و آموزگار در این بین فقط و فقط یک تسهیل گر است و سعی ندارد به یادگیرنده مطلبی را القا نماید.
طرز نشستن در این شکل از آموزش نیز به این ترتیب است که مشخص نیست یادگیرنده کیست و آموزگار چی کسی است در حقیقت آموزگاری وجود ندارد و فقط یک شخص تسهیل گر وجود دارد که خود نیز در فرایند یادگیری به صورت فعال در حال یادگیری است.
پائولو فریره معتقد است در کشورهای پیشرفته سعی می شود از آموزش طرح سوال استفاده شود زیرا باعث ایجاد خودباوری، اعتماد به نفس و رشد خلاقیت می شود. امروزه می بینیم در کشورهای صاحب صنعت و فناوری و همچنین در کشورهایی که به لحاظ علوم انسانی قوی هستند، این سبک از آموزش در ساختار تعلیم و تربیت آنها بارزتر است.
در نمونه اول یعنی همان آموزش بانکی، آموزگار به یادگیرنده می گوید:
امروز می خواهیم درباره گیاهان و انواع برگ ها صحبت کنیم و طبقه بندی انواع برگ ها را اینگونه بر می شمارد:
1.برگ های پهن و کوتاه
2.برگ های کوچک
3.برگ های سوزنی
4.برگ های دراز و کشیده
5. و ...
و سپس این مواردی را که آموزش داده است و به صورت امانت در اختیار یادگیرنده قرار داده است را در هنگام امتحان از وی خواهد پرسید و یادگیرنده ی خوب نیز باید سعی کند عیناً همین مطلب را بازگو نماید.
در روش دوم یا آموزش طرح سوال، آموزگار با یادگیرنده هر دو در چالش یادگیری و کشف محیط قرار می گیرند. به این صورت که آموزگار با طرح یک سوال باز ذهن یادگیرندگان را به چالش می طلبد؛ و می پرسد به نظر شما چند طبقه از برگ درختان و گیاهان را می توان برشمرد؟ و خود نیز در این میان همانند آنان به چالش و جستجو می پردازد. ممکن است به آنها پیشنهاد دهد برای پاسخ به این سوال یک هفته فرصت دارید تا انواع برگ هایی را که در محیط اطراف خود می بینید، با خود به کلاس بیاورید. آنها نیز شروع به جمع آوری برگ درختان و گیاهان اطراف خود می کنند و در این مدت با راهنمایی های خود به جستجوی آنها دامن می زند و سعی می کند به گونه راهنمایی نماید که حس کنجکاوی در آنها بیشتر تقویت شود و سوالات بیشتری را در ذهن آنها ایجاد می نماید.
پس از اتمام مدت یادگیری یادگیرندگان و آموزگار برای مشخص کردن دسته بندی و انواع طبقه های برگ درختان و گیاهان دور هم گرد می آیند و آموزگار می پرسد به نظر شما چه چیزی را باید مبنای طبقه بندی قرار دهیم؟ آیا اندازه خوب است؟ رنگ، جنس و شکل برگ چطور است؟ و با پرسیدن این گونه سوالات به یادگیرندگان کمک می کند درباره نوع دسته بندی بیندیشند و سرانجام با هم و به صورت تعاملی و مباحثه ای برگ ها را در دسته بندی لازم قرار می دهند. این نوع از آموزش منافع بسیاری دارد؛ از جمله اینکه این نوع آموزش یادگیری پایداری را به دنبال دارد و به دلیل آنکه یادگیرنده در تمام مباحث آن نقشی فعال داشته است به آن علاقه مند بوده و تمامی مطالب را به یاد خواهد سپرد.
با توجه به مطلب بالا به عنوان والد به فرزند و کودک خود چگونه آموزش دهیم؟
*لزوم پاسخگویی به سوالات کودکان و تحریک حس کنجکاوی آنان
*پاسخ به سوالات کودکان باید پویا باشد و به صورت دیکته ای نباشد، باید با نوعی مکالمه هدفمند و پویا کودک را به پاسخ مورد نظر برسانیم.
*همواره حس کنجکاوی را تحسین کرده و برای شکوفایی آن تلاش کنیم.
*موقعیت ها و محرک های جدیدی را برای کودک فراهم کنیم تا با آنها روبرو شود.
*هر از گاهی طرز فکر و روش های یادگیری خود را بررسی کنیم تا اگر نیاز به تغییر دارند تغییر دهیم.
برای اینکه بتوانید در رشد خلاقیت، آموزش و پرورش کودکان و فرزندان خود موفق تر عمل نمایید مرکز مشاوره روان آوا می تواند شما را یاری نماید.
مرکز مشاوره روان آوا